ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

دوشنبه، تیر ۱۲، ۱۳۸۵

با سلام ...

مسئله "ما"

اینکه یک دولت و نظام حاکم دینی (از اسلامی تا مسیحی و یهودی و بودایی و ...) توان دمکراسی را ندارد هیچ شکی ندارم، هرکی چیز دیگر میگوید یا خود را گول میزند یا میخواهد دیگران فریب دهد. البته اینکه ادیان در یک نظام دمکراسی میتوانند بکار و به اصول معنوی خود بپردازند تا بطور نسبی با فساد قدرتی و حتی مالی در میان خود و جامعه مبارزه کنند هم شکی ندارم، اما خب فقط به مقداری و بطور نسبی و فقط اگر رهبر افراطی نداشته باشند و یا پیروان مقلد این رهبر افراطی نداشته باشند.

به نظر من کشوری که نتواند سیستم جمهوری را مشروطه کند، هرگز نخواهد توانست سیستمی که به یک فرد منسوب هست (سلطنتی) را مشروطه کند.
ما در ایران، بطور کل در خاورمیانه و جهان سوم سطح دانایی و اگاهی کمی داریم، مفهوم دمکراسی و اتحاد و دست به دست را بد و نادرست تعریف و تعبیر میکنیم و مشکل اصلی ما همین هست و خیال میکنیم اگر همه را زیر یک ایدئولوژی یا شخص یا حزب یا یک فکر جمع کردیم و همه موافق "این" هستند، دمکرات و متحد هستیم. یعنی کاملا برخلاف غرب که همین را سعی کرد و بعد فهمید که باید با اشخاص و افکار مختلف در کنار هم نشست و به اکثریتی (البته اگر همه بشود عالی خواهد بود) نشان داد که همه با توجه به مخالفت، قبول دارند که دیگران افکار خود را داشته باشند و چنین با سیاست و بدون خشونت یک "ما" از اکثریت نسبی ساخته شد. ما هنوز سعی مکینم ظاهر این "ما" را در ایران با زور و دروغ و فریب بسازیم .
نیمخواهم بگویم اینجا زور و زر درمیان نیست، اما حتی اگر شده یک حقوق نسبی و جزئی میدهند تا اکثریت، حداقل احساس بکنند عضو این "ما" هستند.
حتی این احزاب راست محافظه کار اروپا را نگاه کنید، متوجه میشوید که بطور خلاصه میگویند:
»اگر عضو "ما" نبودی، فلانت میکردیم.« یعنی حتی وقتی بهت حمله میکنند، این حس را بهت میدهند که عضو این "ما" هستی. اما حالا ایران: وقتی میگم تو هم عضو "ما" هستی، خفه شو و نگو نیستم وگرنه کارت تمام هست. اگر جرات کنی و نشان دهی که عضو این "ما" ساخته خودشان نیستی که کارت تمام هست.
در تایرخ مشاهد کنیم هر دولتی که با دادن حقوق و مزایا و تضمین حفاظت افکار مختلف توانست مسئله "ما" را با عضویت داوطلبانه مردم، حل کند تا اطلاع ثانوی نجات یافت (حل مشکلات دیگر هم نیاز هست) و هرکی خواست با زر و زور ظاهر این "ما" تشکیل دهد سرنگون شد و یا تا سرنگونی رفت و سیاست خود عوض کرد.
ایالات متحده یک اکثریت نسبی دارد که خود را متعلق به "ما" اش میدانند و بخاطر جمعیت زیاد این اکثریت نسبی فعلا کافیست.
اروپا یک اکثریت مطلق دارد که خود را جزو "ما" اش (اسپانیا فعلا نادیده گرفته شود) میدانند.
ایران در طول تاریخ معاصرش هرچند سعی کرد با زور و زر ظاهری از "ما"ی اکثریتی نشان دهد، اما هرگز نداشت.
و این مسئله "ما" فقط وقتی حل میشود که قبول کنیم افکار و اشخاص دیگر و مختلف نه فقط حق حیات دارند، بلکه از حقوق مانند خودمان هم باید برخوردار شوند. از حق بیان گرفته تا حق زندگی کردن به روش و افکار خودش. البته همانطور که من مجاز نیستم حقوق خود را بهانه برای پایمال کردن حقوق دیگران قرار دهم، او هم چنین اجازه ای ندارد.
و اولین دشمنی که باید درین راه شکست دهیم، ترس هست. ترسی که باعث شده و میشود فرصت طلبان از آن سوءاستفاده کرده و یک "ما" ظاهری که هیچ حس همبستگی ندارد، بپا کنند تا سود مالی برده و ببرند، حتی و بخصوص با فدا و فروش آینده جامعه.
برای اینکه نگذاریم از ترسمان اسفاده شود، اگاهی و بردباری لازم هست. هرکی خواست جلوی آگاهیت را با زور و سانسور بگیرد، و هرکی تو را از بردباری در مقابل همنوعت منع میکند، دشمن واقعی تو و آینده جامعه هست.
اگر نگذاریم ترسمان رهبرمان شود، اگر همه با هم با افکار و عقاید مختلف دست به دست هم دهیم، هیچ شخصی، حزبی، دولتی و سرمایه سالاری توان ایستادگی در مقابل "ما" ندارد. این را تاریخ نشان داده، فقط باید مسئله "ما" را حل کنیم و انهم با آگاهی و بردباری و دادن حقوق و مزایای مساوی به همه!!
آزاده و تا توانت مستقل باش
تا آزادی مطلق و استقلال نسبی *


* من به تو نیاز دارم و تو به من نیاز داری، وقتی این را بدانیم و قبول کنیم و حقوق همدیگر رعایت کنیم، مستقل (نسبی) هستیم. اما وقتی تو اینرا ندانی و من هم نادیده بگیرم و سوءاستفاده کنم و حقوقت زیرپا بگذارم، بنده و وابسته هستیم.
استقلال مطلق از بشر منجر به تنهایی و استقلال مطلق هم منجر به مرگ خواهد شد!

۶ نظر:

  1. با درود به شما
    با شما کاملا موافق هستم
    ما باید دشمن را از بین ببریم اما باید بدانیم دشمن ابتدا در ذهن ما است ما باید این تفکر مقدس گرایی را در ذهن ویران کنیم
    پس از آن بسازیم این ویرانه رو به آبادی را
    باید قبول کنیم که من و تو هیچ دلسوزی نداریم این همین من و تو هست
    که ما میشود و باید فکری به حال درد خودمان کنیم
    امید وارم روزی برسد که خدای هر فرد فقط در خانه او و در اتاق شخصی اش خدا باشد

    پاسخحذف
  2. درود گـیله مـرد عـزیز
    بـا نـظراتـت مـوافـق هـسـتم
    مـیـدونـم تـمام اشکال ِ کار مـا از بـرداشت هـای اشـتباه وعـدم آگاهـی ِ اکـثریت از تـعاریف است. . . شـاید حـضور در جـوامـع غـربی بـتونه کـمکـی بـرای نـسل آینـده مـا بـاشه . . .؟!؟

    پاسخحذف
  3. آقا ارمین
    بادرود .... موافق نظرت هستم تا زمانیکه حین بحث وگفتمان ودیالوگ رگهای گردن برجسته ومتورم میشودبه هیچ یک از مواهب دموکراسی وآزادی دست نخواهیم یافت
    با مهر ...لاکومه

    پاسخحذف
  4. آرمين جان، تی مقاله جا، مره خيلی خوش بامو. تی دم گرم! خُب مسئله‌ای سر دس بنأيی. امی نوقطه ضعف، يا ايتا امی نوقطه‌ضعفان ِ جه، هَنه.
    امان، امی دموکرات‌ترين آدمان هم، وختی گيدی: دموکراسی، اتحاد، اَشان ِ منظور او دموکراسی ايسه کی خودشان اون ِ ميان رأی باوريد و دوجين (انتخاب) ببيد! وختی گيدی: اتحاد، اشان ِ منظور اَنه کی بأييد می امره موتحد بيبيد!!!
    اَ واقعيته، هَه دوم خورداد ِ رهبران ِ ميان کی خيلی آزادی و دموکراسی ادعايا داشتيدی، شا دئن.
    امان وا ياد بيگيريم کی: تفاوت، ضرورته! نه موشکل و مانع.
    وا ياد بيگيريم کی، هم‌شکل و ای‌جور بوستن، خطرناکه.
    اگر ايتا روز، جامعه ميان، همه‌تان ای‌جور نظر بداشتيدی و ايتا گب بزنيد، او روز، او جامعه مرگ ِ روزه!
    راستی، کيف کونی می رشتی گيلکی نيويشتنه؟ من لاهيجان ِ شينما! امّا بوگوفتم ای‌دفا رشتی لهجه امره بينيويسم.
    اصلن ده خايم اَيا، ته‌ره فقط به گيلکی کامنت بينيويسم. چه معنی داره تی اسم «گيله مرد» ببه و منم گيل‌مرد ببم و بازين ته‌ره گيلکی ننيويسم؟!
    و يک نوکته راجع به تی املا. رفئق جان، من تی نوکرم، بيا اَ «را»ی مفعوليه رعايت بوکون. چن‌تا نمونه تی متن ِ جا آورم. اَيا بينيويشتی:
    ديگران افکار خود داشته.
    خُب، چيره «را»يه جا تاودی؟ بينيويس: ديگران افکار خود را داشته. ها؟
    يا ايتا جيگا بينيويشته‌ داری: برخلاف غرب که همین سعی کردند.
    ابرار، تانستی بينيويسی: برخلاف غرب که همین سعی را کردند.
    فارسی نثر ِ ميان، گاگلف «را»ی مفعوليه حذف کونيدی، اما فقط ادبی متنان ِ ميان. اونم جايی که قشنگ ببه. اما مقاله رسمی ميان، دوروس نيه کی حذفا بيدی. ياعلی

    پاسخحذف
  5. سلام ... فاشیستان و فالانژان خایید امانا همشکل بوکونید و انا ایسما نهید آزادی.
    تی جا خالی، وقتی بینویشتم ایبار بخاندم و بیدم "را" از قلم بکفته و بینوشتم. کافی نوبو!!! ننم چرا "را" مرا نتنم کینار بیم :-)

    هرچی سعی بوکودم تی صفحه مرا را نده!!!

    پاسخحذف
  6. آرمین ره پـاسخ بـه گیلـکی نـنیویس بَرار جان.. اَمـی گـونایی نـداریم کی با خـونـدن مـشکل پیدا کنـیمـون ؛)ـ

    آرمین جـان با "را" چـه مشکلی داری ؟

    پاسخحذف