ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

سه‌شنبه، اسفند ۱۴، ۱۳۸۶

با سلام ...

سالروز وفات مصدق


چنديست می​خواستم درباره دمکراسی و مذهب بنويسيم، البته نه فقط از مذهب بعنوان بهانه​ای برای کاسبان قدرت در جلوگيری از حکومت مردم بر مردم بلکه بهانه​های ديگری هم، که در طول مبارزات عديد در طی قرن​های عديد که در جهان حکمفرما بود، به خورد مردم می​دادند و دانسته یا ندانسته قبول می​شدند و آنهم فقط بخاطر اينکه ترس و وحشت رهبرشان بود (و هنوز هم رهبرمان هست). چند خطی نوشتم اما وقت نشد تکميل کنم. حال هم که از فردا در برلين کارکنان مترو اعتصاب نامحدود خود شروع کرده (به حق، در حالیکه که روئسا و مدیران شرکت واحد برلین سالیان سال هست که هشت برابر شهردار برلین به خود حقوق می​دهند و فقط کارکنان را اخراج می​کنند و قیمت بلیط​ها را افزون، درخواست دوازده درصد یا حداقل ۲۵۰ یورو ناخالص مزد بیشتر برای یازده​هزار کارکنان شرکت را رد کردند و گفتند حاضرند مرحمت بفرمایند فقط به دویست نفری که از سال ۲۰۰۵ با مزد خیلی کم تازه استخدام کردند ۶٪ بیشتر حقوق بدهند ...یعنی خیلی کمتر از ۲۵۰ یورو.) و زمستان هم برگشته و معلوم نيست که من بتوانم در اين سرما و يخبندان با دوچرخه مسافات طی کنم. می​خواستم قبل از سکوت چيزی بگويم و اما نميخواستم يک گفته نصفه و ناتمام اينجا درج کنم، بمناسبت ۴۱ سالگرد وفات مصدق و در پيرامون «انتخابات» نقل قولی از او می​کنم:

مصدق در نامه‌ای به جبهه‌ملی ۸ دی ماه ۱۳۲۸
»(...)
به عقیدۀ اینجانب نجات کشور ما منحصراً در ایمان به دمکراسی حقیقی و ایجاد حکومت واقعی مردم بر مردم است و هر نوع حکومتی که به آراء و افکار عمومی متکی نباشد نه تنهت قادر نیست خدمتی انجام دهد بلکه منشاء بدبختی‌ها و مصائب عظیم برای ملک و ملت خواهد شد و سرانجام خود و مملکت را نابود خواهد ساخت. ایجاد دمکراسی هم یک راه بیش ندارد و ان انتخابات آزاد است که جز با الغای حکومت نظامی و عدم دخالت دولت به نفع و یا ضرر اشخاص صورت پذیر نیست.
(...)«

مصدق ۶ تیر ١٣٢٩، مجلس شورا
«ملت ایران باید از مزایای دموکراسی کاملاً برخوردار شوند و همان رؤیه‌ای که دول بزرگ دمکرات برای خود قبول کرده است و از آن نتیجه گرفته‌اند قبول و پیروی کند و من نمی‌دانم چطور است دول بزرگ دمکرات تعالی و ترقی و بقای مملکت خود را در آزادی و دمکراسی تشخیص داده‌اند ولی در ممالکی شبیه ایران سعی می‌کنند که مردم را از این مزایا محروم کنند. پس این نیست مگر اینکه می‌خواهند به وسیلۀ عمال خود به وسیلۀ کسانی که از حمایت آنها استفادۀ نامشروع می‌کنند در این ممالک به طور نامشروع اعمال نفوذ کنند».

هنوز هم صحت دارد! یادش زنده و روانش شاد.

۷ نظر:

  1. سلام
    یاد مصدق بخیرو نیکی باد
    خیلی وقت بود که اینجا نمیتونستم وارد بشم . خوشحالم الان میتونم سلامی عرض کنم
    ahari

    پاسخحذف
  2. آرمین گرامی
    مرد حق سخن حق گوید و سخن حق همیشه معتبر میماند
    جالب این است که مردی در آم دوران که نخست وزیرانش واژه استبداد را ارج مینهادند و برای کسب اعتبار خود میگفتند من مستبد خواهم بود ، به معنی اینکه اختیار تام باید داشته باشم ، و با طرز نگرش و فهم عامه آن زمان ، سخن از آزادی و حرمت دموکراسی میگوید که امروز فهمش برای دولتمردان ما سنگین و سخت است
    همیشه در تاریخ ایران که بنگریم ، خودمان بزرگانمان را نابود کرده ایم ، از میرزا کوچک خان و مصدق و امیر کبیر ... و عقب که برویم و به سرداران بزرگی میرسیم که بوقت نیاز تنها مانده اند
    در بالاترین و دنباله لینک دادم
    https://balatarin.com/permlink/2008/3/5/1243930

    پاسخحذف
  3. نوشتن رسالت من و شما است به این رسالت پاسخ دهیم । به انتظار شما هستم تا به هم فریادی بی صدا زنیم که ای برادر تنها نیستی

    پاسخحذف
  4. گیله مرد عزیز
    سال نو مبارک
    به امید آنکه نوروز آتی همه با هم در ایران باشیم و اگر ممکن نشد ، همه ایرانیها را در اینجا ببینیم تا باهم جشن بگیریم

    قسمت دوم شوخی سیزده بود

    پاسخحذف
  5. سلام. سال نو به شما و خانواده عزيزتان مبارک باد.
    روز مرا دو برابر شاد کرديد.ممنون از لطف تان.

    پاسخحذف
  6. آرمین عزیز
    اینهم هدیه سال نو

    http://irannegah.com/Video.aspx?id=543

    پاسخحذف