ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

جمعه، آذر ۰۸، ۱۳۸۷

با سلام ...

در مترو، اخبار و لطیفه جمعه

امروز در مترو (خب ديگر يخبندان شده و از ۵شنبه هفته پيش دوچرخه رفت زيرزمين و رفت و آمد زيرزمينی شروع شد)، بغير از طبق معمول بعد از حملات تروريستی مسلمانان در اخبار و من با کول​پشتی بزرگ جمعه​ها (واليبال) و کتاب فارسی (برای عوام الناس: خط عربی يعنی قرآن و قرآن هم ...) پريدن رنگ و روی اشخاصی که در کنارشان می​نشينم، در مونيتور مترو غير از اخبار اقتصاديُ ورزشی و قتل و عام بمبي، خبر ديگری هم بچشمم خورد: مسن ترين انسان دنيا، پيرزنی ۱۱۵ ساله آمريکايي، درگذشت. او نه سيگار می​کشيد و عرق می​خورد. و فراگيری دانش را هم برای عمر طولانی مهم می​دانست. البته من فضول فراگيری را خيلی مهم می​دانم و بنظر من دانستن خوب و بد نداريم، بلکه با اين دانش چه می​کنيم، می​تواند خوب يا بد باشد. بگزريم که اين بحث جداگانه و مفصلی هست. وقتی اون موارد بالا را خواندم و با وجود تمام اتفاقات ناگوار روز ياد اين جوک افتادم:

روزی آقايی نزد دکتر می​رود و می​پرسد: آقای دکتر چه کار کنم تا ۱۰۰ سالم شود؟
دکتر: سيگار می​کشی؟
يارو: نه!
دکتر: عرق می​خوری؟
يارو: نه!
دکتر: همش بدنبال خانم​ها هستی و عشق​بازی می​کنی؟
يارو: نه!
دکتر: در خوردن زياده روی می​کنی؟
يارو: نه!
دکتر: پس چرا می​خواهی ۱۰۰ سالت بشود!!؟

۲ نظر:

  1. گرچه تولد و مرگ قرین یکدیگرند ولی نمی‌دانم چرا کسی مردن را دوست ندارد، حتا خودم.

    پاسخحذف
  2. خوب آرمین جان ما حالا زنده ایم و دنیا را دیده ایم.

    که از بودن دنیای دیگری خبر دارد!؟

    یا از آنجا بازپشته که ما دل خوش باشیم دنیای دیگری نیز وجود دارد. ;)

    پاسخحذف