ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

سه‌شنبه، اسفند ۱۲، ۱۳۸۲

با سلام ...

جنگی که خيلی وقت پيش برنامه ريزی شده بود. - قسمت دوم

بنا به گذارش "Jane's Security" غير رسمی اما تصميم گرفته شد که اين وضعيت قبول نشود و سعی شود تا با کمک روسيه و هند در يک اتحاديه، رژيم طالبان را زير فشار نظامی قرار دهند. يعنی جنگی که اوخر سپتامبر ۲۰۰۱ شروع شده بود، خیلی وقت پيش (۱۹۹۸) برنامه ريزی شده بود.

اما کدام شهروند آمريکايی حاضر بود و هست بخاطر معاملات نفتی رييس جمهور و معاونش با جنگ موافقت کند؟ اما با يک "جنگ ضد ترور" هرکی موافق نباشد و انگشت اخطار خود را روی اين معاملات نفتی بگذارد، اتوماتيک يک نابشر وطن فروش (يا منافق، يا کافر، يا بسار يا فلان) هست!

بخاطر اينکه امری بودن نفت ارزان از دهه های پيشن سياست خارجی دولت آمريکا را املاء ميکرد و ميکند، خطلی ها فوری حدس زدند که بزودی بعد از حمله به افغانستان مدارکی برای درگير بودن عراق در جريان پيدا خواهند شد. و جای تعجب نبود که فوری خبری پخش شد: محمد عطا در پراگ چندين بار با کونسول سفارت عراق ملاقات کرد و بنا به گزارش سازمان اطلاعات چک مقداری آنتراکس (Anthrax) به او تحويل داده شد. و ميدانيم که عاقبت اين خبر به کجا کشيد.

آيا اينکه رسانه ها اين خبر را فوری و با صدای رسا پخش کردند اما افشاگری مهيج تايمز اف اينديا "Times of India" که عطا از پليس مخفی پاکستان، متحد محبوب آمريکا، پول گرفت، در رسانه ها هيچ انعکاسی پيدا نکرد، فقط اتفاقی بود!؟ (۷) هم هنگام نامه های مسموم (۸) برای چندين سياستمدار هم فرستاده شد و ترس شهروندان آمريکا از ترور های شيمی و بيولوژی افزون گرفت. آخر سر هم معلوم نشد کی اين نامه ها را فرستاد و سراغش هم کسی ديگر نرفت. برای اينکه آنان مطمئن بودند و مدارک محکمی داشتند که صدام دارای بمب های شيميايی و بيولوژيکی هست و نيازی نبود که ثابت کنند کی فرستندهء نامه های مسموم هست. حال چه صدام مستقيم و با به دلاله گی گرفتن القاعده، يا کسی ديگر اين نامه ها را فرستاد، خلاصه حتی بدون مدرک ميشود گفت که سرچشمه اش آزمايشگاه های سازمان سيا بودند. با ايجاد رعب و وحشت و به بهانه خطرناک بودن صدام حسين برای بشريت، بعد از افغانستان نوبت عراق شد.

(۷) مراجعه شود به قسمت ۱۷ - پول، پول را تميز ميکند

(۸) صدام با نامه مسموم آشنايی دارد. اوايل دهه شصت ميلادی او در عملياتی شرکت کرده بود که با کمکش آمريکايی ها ميخواستند ژنرال عبدلکريم قاسم را که به شوروی نزديک بود از بين ببرند. هنگامی که سازمان سيا آدرس "کمونيستها" را به حزب بعث ميداد، کيمياگر بزرگ سازمان، سيدنی گوتليب (Sydney Gottlieb) – مدير پروژه MK ULTRA که با کمک مواد مخدر شستشوی مغذی ميکردند-، دسمالی مسموم به آدرس خصوصی ژنرال فرستاد. اما ژنرال جان سالم بدر برد تا کمی ديرتر در کودتايی کشته شود.

ادامه دارد ...

مبنی بر مقالات ماتياس بروکرز





از استادان خود خووووووب مفت خوری را آموختند: يک مليارد و دويست و پنجاه تومان بودجه برای افشا و مبارزه بر عليه توطئه های دولت آمريکا بر عليه ايران ....
اولا برای افشا به پول زيادی نياز نيست که خود روزنامه نگاران و پژوهشگران غرب افشاگری ميکنند، فقط افشای آنان ميگويد که آنان پشت پرده خیلی همکاری کرده اند. برای مبارزه این پول اگر هم همه خرج مبارزه شود، کافی نيست. اما برای عوامفريبی و مفت خوری کسانی که بودجه به دستشان ميرسد حال هست ...

0 بیان و اندیشه:

ارسال یک نظر