ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

دوشنبه، فروردین ۳۱، ۱۳۸۳

با سلام ...

سخنان نامطلوب

ببخشید این لوگوی زیر را من از يک .بلاگ ديگر برداشت کردم وبخاطر کمبود وقت چیزی نگفتم و امیدوار بودم شما هم مثل من فضول باشید و روش کليک کنيد.
click here!

متاسفانه این دوست فقط سخنان نامطلوب نثارش شد! مثل:

اول دلت به حال ايراني تو ايران و خارج از ايران بسوزه بعد به افغانيش. مثل اينكه خبر نداري ايراني رو تو افغانستان اصلا تحويل نميگيرن!
فکر کنم این دوست اول فکرش به فکر ما ايرانی ها هست و نميخواهد تا ما مثل خودپرستان و بیخیالان اروپا شویم. و از کی تابحال قرار شده اعمال بد را بیاموزیم و تکرار کنيم؟؟؟

من شنيده عومل بزرگ مواد مخدر در ايران مردها افغاني هستن من به شدت اين عمل ايران را پشتباني ميكنم و كار خياي درستي هست و شما هم با اين اعراض نامه كه نوشتي بسيار در اشتباه هستي و خودت را دست مياندازي.
همانجوری که اينها شنيده اند ما تروریستیم و قاچاقچی و ... و حتی به کودکی رحم نمیکنند و مارا بدون چون و چرا اخراج ميکنند.

چرا بايد اين كار را بكنيم؟
ای داد ... اون ايران و ايرانی که باعث افتخار من بود کجا رفتی که یک همچین سوال ميکنند؟؟؟؟

به ما چه که افغانی خوبند، بدند یا چکارند، مگه به ما در آمریکا و اروپا خیلی با حترام رفتار میکنند؟ مگه ما پول زيادی داريم بريزيم توی شکم اصلان نگو دزد یا هرچی بهترین آدمهای دنیا، ما خودمون در بدترین وصيعت اقتصادی و تحریم و اینها هستیم، اون وقت تو فقط ادای چپ های اروپایی رو در می آری تو ایران؟
ببخشید ها، همچین مذخرفی توی عمرم انتظار نداشتم از یک ایرانی بشنوم. ادای چپ های اروپایی!!! اونموقع که همه اروپایی ها مثل چنابعالی فکر میکردند و فقط خودشان را میدونستند، سعدی چنين سرود:

بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک گوهرند

چو عضوی بدست آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی


اين چپهای اروپایی هستند که ادای مارا در آوردند و این شما هستید که ادای اروپایی فالانژ را که فقط خود را آدم حساب ميکند در می آورید. چی شدند این ایرانی ها و اون ایران که ضد بی عدالتی حال چه از داخلی و چه از خارجی روا میشد میجنگیدند و مبارزه میکردند. اونموقع که اروپاییان نه میدانستند عدالت چیست و زور را طبیعی و خدایی میپنداشتند این کاوه یک آهنگر ایرانی بود که شاهی از تخت بزیر کشید. اونموقع که روحانیون بخاطر قدرت خود هر قانونی بنام آفریدگار قالبمان میکردند این زرتشت بود که گفت: گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک. اونموقع که دنیا دگر قوم ها و دگر پیروان ادیان ببند میکشیدند و هزاران سال بعد از او همین کردند این کوروش بود که آناها را ز بند نجات داد. اونموقع که در اروپا مردم دوست داشتند فرزندشان کشیش شود تا درآمدی خوب داشته باشد این میرزا بود که عمامه بکنار گذاشت تا با روحانی نمایان و اشراف بیشرف بجنگد. آیا این بزرگمردان ادای چپ های اروپایی را در می آوردند که قدمتی بیش از 150 سال ندارند؟؟؟
آيا ايرانی ها هم مثل اروپایی ها شدند که فقط به خون خود ميبالند و کردار و رفتار را بکنار گذاشتند؟؟؟ فقط چونکه انگلیسی و آلمانی و فرانسوی هستیم خوبیم و باعث افتخار و اعمال زشت انجام دهیم چونکه فلان خون در رگ ماست و ديگران، بيخال و بفدای سرمان چونکه آنان را همخون خود نمیپنداريم، چونکه زورگويان و فرصت و جاه طلبان مرز گذاشته و مارا زهم جدا کردند!؟

ايران من کجاست؟؟ايرانی که مفتخر بودم هموطنشم کجاست؟؟؟ ایران و ایرانی که هزاران سال سر خم نکرد و سرش را در ماسه قایم نمیکرد کجاست؟؟؟؟؟؟؟

ايرانی بودن برای من که هرگز حق خون نبود. بلکه عشق بود، عشق به آزادی و عدالت و سر خم نکردن در مقابل زور و زر ...




اوهام . جای شما خالی (واقعا خالی که یکعالمی جا خالی بود) کلی حال کرديم. بچه های گروه را هم کلی خسته کردیم و اینقدر شلوغ کردیم که چند بار برگشتند و دوباره خوندند. چه کنسرتی. حیف که شما در ايران تابحال یک کنسرت راک در استادیون فوتبال ندیدید. حیف. شاید روزی روزگاری در استادیون آزادی. میدونم خیالبافی هست اما چرا درین دنیای خیالپردازی، خیالات قشنگ نکنیم. کنسرت اوهام با 150 هزار تماشاچی در استادیوم آزادی ....

آرمین گيله مرد با چشمی اشکان و لبخند امید بر لب

0 بیان و اندیشه:

ارسال یک نظر