ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

جمعه، مرداد ۰۹، ۱۳۸۳

با سلام ...

چرا مردمان از همزاد گريزانند؟

 ....ما از همزاد گریزان نیستيم اما چونکه خودخواه و ناآگاه هستيم و در این  خیال بسر میبریم که دنیا بدورمان میچرخد و بخاطر ناتوانی بزرگ کردن خود سعی در کوچک کردن دیگران داریم.  و بخاطر همین،  حکام با سعی در ارضاع کردن غرور ما میتوانند براحتی ما را ز همدیگر جدا کنند .... و» اگر من خوب و عالی نیستم اما چونکه تو بدی، من ز تو بهترم ....«
دوست داريم مهم باشيم و کافی نميدانيم وجودمان مهم هست. خيال ميکنيم مهم هست که بهتر از يا مهتر ديگران باشيم و بخاطر اينکه مهترشان یا بهتر ازشان باشیم تنها تفاوت کافی نيست بلکه بايد جدا شويم و بخاطر اینکه دوباره  با بقیه قاطی نشویم، گريز هم لزوم میشود.  بخاطر همین هم اکثر احزاب و ادیان و فرقه ها و سازمانها و ...  بجای متحد کردن اشخاص هم عقیده و با هدف مشترک، از عقاید و اهداف مان برای جدا کردنمان استفاده میکنند. و ما هم چونکه انسان ناکامل هستیم و خواستدار تکامل، هرچند تکامل ظاهری باشد (یعنی دیگران خیال کنند ما کامل هستیم) براحتی میگذاریم مارا ز همديگر جدا کنند و آنهم به امید اینکه فقط من بهتر و مهتر و مهمتر باشم ...
بخاطر همین تنها انقلابی که مهم هست و تا پیش نیاید انقلابات بعدی بدون ثمر و نتیجه خواهند ماند، یک انقلاب فکری هست که هرکی فقط خودش توانش را دارد که انجام دهد و نیازی هم نیست که منتظر ديگران بمانیم.
 
حال يک مثال برای يک انقلاب فکری. توصیه میکنم حتما و با دقت بخونید. چند جمله بیشتر نیست و زیاد وقت نمیگیرد:
 
توجه توجه
استاد احمدی فرد استاد دانشگاه و فوق ليسانس رياضی تمايل دارد توسط اينترنت و وبلاگ درس رياضی دهد و ميخواهد بداند که این عمل طرفدار دارد يا خير.  دوستانی که مایل هستند رياضی بیاموزند لطفا به وبلاگ ايشان سر بزنند و پيام مثبت بگذارند و از بقيه دوستان خواهش ميکنم که اين خبر را پخش کنند.


یک سری به این وبلاگ بزنید و این پست و داستان، آفرينش ، پيکر زن و مرد ، اندامها ، کشش ها و واکنش ها، را بخوانید!

0 بیان و اندیشه:

ارسال یک نظر