ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

سه‌شنبه، مهر ۲۱، ۱۳۸۳

با سلام ...

دسیسه مرکز تجارت جهانی - قسمت بيست و يک

فاطمه حقیقت پژوه "فعلا" اعدام نميشود. با اينحال اميدوارم که حداقل اين تومار را امضاء کنيد و مخالفت خود را نشان دهيد تا توان از خواست برخيزد و قتل بنام حق و عدالت فقط در کتب تاریخ نمايان شود!!!



اگر سيا دست نداشت، پس بجايش چه کار داشت ميکرد؟؟؟ - قسمت اول

يک خطر در فرضيه دسايس اين هست که دليل دسيسه را، که نفوذ مستقيم و همگان توطئه‌چيان باشد، زيادی مهم بشماريم، کاری که خيلی از دوستان کردند و می‌کنند: چرا فلانی این کار را کرد؟ به چه دلیلی اينکار را انجام دادند؟ و ... .

اما از فيزيک کوانت و علم هرج و مرج (chaos) می‌دانيم که اثر بدون علت هم وجود دارد، که اثر و نتايج بزرگی حتی با پر زدن يک پروانه، که ناچيز بنظر می‌رسد، می‌توانند بوجود ‌آيند. در سيستم‌های باز - مانند واقعيت، زندگی و دسيسه برجهای دوقولو – اکثرا غير مستقيم و هرج و مرجتر از آن هست که دلبخاه منطق جنايی باشند.

ژنرال حميد گول رئيس اسبق پليس مخفی پاکستان در يک مصاحبه با خبرگذاری UPI اواخر سپتامبر ۲۰۰۱ از احساسات مجاهدين افغانستان بعد از عقبنشينی ارتش شوروی از افغانستان سخن گفت که آنها خود را تنها گذاشته ميديدند. صدهزار مرد جوانی که از اوايل دهه هشتاد ميلادی در اردوگاه‌های شستشوی مغذی و چريکی در جنوب پاکستان تعليم تربيت داده شده بودند تا در جنگ مقدس ضد کمونيسم پيروز يا بهتر بگويم بکشند و کشته شوند، آمريکا را مقصر اصلی خيانت به هدف و شخص خودشان شمردند. گول بعنوان متحد سازمان سيا و رئيس مخفی مجاهدين افغانستان و اسامة بن لادن هردو طرف را بخوبی می‌شناسد: "وقتيکه مدير ISI (۱) بودم، تمامی رشته‌های نهضت مجاهدين دست من بود. ما همه طرفدار آمريکا بوديم. اما آمريکايی‌ها ما را تنها گذاشتند و همه‌چيز تيکه تيکه شد، همچنين افغانستان." برای ژنرال فقط موصاد می‌تواند مجری ضربهء يازدهم سپتامبر باشد:

"یهودها نه با بوش ۴۱ و نه با بوش ۴۳ موافق بودند. کاری کردند که بوش ۴۱ دوباره انتخاب نشد – اسرائيل با فشاری که او برای برنامه «زمين-برای-صلح» وارد ميکرد، موافق نبود. همينطور هم بوش جوان که برايشان زيادی به بهره‌های نفتی کشورهای خليج مربوط هست. پدر بوش و جميز بکر "James Baker" صدوپنجاه مليون دلار اهدء مبارزه انتخاباتی برای پسرش جمع کردند، که خیلی‌اش از خاورميانه و دلالان آمريکايی‌شان بود.
بوش ۴۱ و بکر بعلاوهء آن بعنوان افراد خصوصی ارتباطات استراتژیی جديدی مابين عربستان سعودی و ايران ايجاد کردند. اينرا من از منابعی از هر دو کشور ميدانم. بخاطر همين بوش ۴۳ برايشان يک خطر بود. يهوديها حيران بودند وقتی ديدند که او چه‌جوری انتخابات را در فلوريدا کِش رفت. آنان پول زيادی در ال گور "Al Gore" سرمايه گذاشته بودند. (...)

الآن اسرائيل موقعيتی را که خانواده بوش مدتها منتظرش بود، به آنها داد: چنگ امپرياليستی آمريکا را روی کشورهای خليج محکمتر و حضور ارتشی‌اش را هم در کناره دريای خزر و آسيای ميانه برپا کند. (...)

ناآرامی پاکستان هم قسمتی از نقشه آمريکا هست، فقط بخاطر اينکه يک کشور مسلمان با بمب اتم هست. در پی سياست-محدود نگاه‌داشتن (Containment-Politic)سعی شده که پاکستان از چين جدا نگه داشته شود – همانطور که در کتاب پرزيدنت نيکسون "The Real War" نوشته شده که چين ابرقدرت قرن ۲۱ خواهد شد. ايالات متحده دشمنی مابين افغانستان و پاکستان را هم بيشتر ميکنند تا درک اينکه دنیای اسلامی دارای بمب اتم هست، کِدِر کنند. بوش ۴۳ نمی‌فهمد که افکار و اعمالش توسط اشخاصی که کمی از جغرافيای سیاسی می‌فهمند، دستکاری می‌شود - او رهبری نمیکند، او هدايت میشود ...

عراق، بعد از اينکه آمريکا به صدام فهماند که آنها هيچ علاقه‌ای به دعوی مابين عربها ندارند، جذب تله-کويت شد. دو روز بعد او به کويت، که هميشه يک استان عراق بود تا امپراتوری بريتانيا تصميم ديگری گرفت، یورش برد. روزولت در پرل‌هاربر برای ژاپنی‌ها تله گذاشت که دليل وارد شدن به صحنه جنگ جهانی دوم را به آنان داد. و اکنون اسرائيلی‌ها زمينه توسعه آمريکا در سرزمينهايی که در ۲۵ سال آينده تعيين کننده هستند را فراهم کردند : دريای‌خزر."


ادامه دارد ...

(۱) Inter-Services-Intelligence سازمان اطلاعاتی و پليس مخفی پاکستان

مبنی بر مقالات ماتياس بروکرز

0 بیان و اندیشه:

ارسال یک نظر