ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

دوشنبه، مهر ۲۷، ۱۳۸۳

با سلام ...

اگر سيا دست نداشت، پس بجايش چه کار داشت ميکرد؟؟؟ - قسمت دوم

اين تئوری ژنرال گول بود که يک ضد-دمکرات، طرفدار دو آتشه جهاد و رئيس سابق يک سازمان اطلاعاتی گشتاپو مانند که با پول هروئين ميچرخد، هست. البته چنين شخصی صالح نيست اما بعنوان يک کارمند داخلی فوق (خودی خودی) و متخصص معاملات کثيف نمی‌شود سخنانش را دروغ شمرد يا دروغتر از گواهی رئيس سابق سازمان سيا. گول هم مدارک روشنتری از غرب برای دسيسه-القاعده (۲)، برای تئوری-موصاد ندارد. از ديد او غير ممکن هست که آشنای قديميش بن لادن از درون قاری حمله را هدايت کرده باشد اما چه جوری موصاد اين کار را توانست انجام دهد نميگويد. بنظر ميرسد که همانجوری که اف.بی.آی. و سيا ده دقيقه بعد از فاجعه داد زدند "بن لادن" تا نگاه را از بی‌عرضگی خود بدور نگاه دارند، گول سعی می‌کند با "موصاد" داد زدند حواس جوامع را از هرزه‌گری و شرارت سازمان مخفی خود بدور نگه دارد. همانطور که می‌دانيم جانشين گول بود که صدهزار دلار به حساب بانکی محمد عطا واريز کرد!

با اينحال نميشود انگيزه‌ها و استراتژی‌های جغرافيای سياسی ای که ازش سخن برد، ناديده گرفت. Seymour Hersh يکی از مطلعترين خبرنگاران آمريکايی در مجله New Yorker گذارش داد که جديداً (قبل از يازده سپتامبر ۲۰۰۱) پنتاگون (۳)، سيا، اسرائيل و هندوستان نقشه‌ای برای نابودی مهمات هسته‌ای پاکستان کشيدند. با اينکه پاکستان هيچ علاقه‌ای به اين بی‌استواری ندارد نميشود محورنفوذی "سيا-ايسی(۱)-اسامة-طالبان" را ناديده گرفت. اين اتحاديه‌ها را چه جوری ميشود به هم مربوط کرد؟؟؟؟؟

البته اگر واژه‌هایی مثل "محورنفوذ" و زنجيرهای طولی سبب-اثر مانند "سيا-ايسی(۲)-اسامة-طالبان" را مطلق بدانيم در تله-سببی می‌افتيم. چونکه در داخل سازمان سيا، ايسی (۱) و طالبان دسته‌بندی‌ها وجود دارد که استراتژی‌های مختلف را پيگيری ميکنند، و حتماً هم نفوذيتهای ديگری هم وجود دارد که خودبخود فعال يا توسط دسته‌بندی‌های ديگر برای اهداف خود مورد استفاده قرار ميگيرند. اگر فرضيه موصاد ژنرال گول صحيح باشد، می‌بايست سازمان جاسوسی اسرائيل در پليس مخفی پاکستان(۱) رخنه و از عطا و دارودسته‌اش برای رسيدن به هدفش استفاده کرده باشد. در دنيای اسلام که موصاد خودبخود مقصر هميشگی و شمارهء يک هست، ممکن هست اين تئوری قابل قبول باشد اما در غرب غير ممکن بنظر می‌رسد.

بی‌بی‌سی اوايل نوامبر ۲۰۰۱ گذارش داد که بعد از يازدهم سپتامبر در افغانستان تعداد توطئه‌ها اوج گرفت. برای صد دلار يا حتی برای يک بز توطئه‌چیان جبهه عوض می‌کردند. اين درهم برهم فقط در مورد جنگجوطان افغانستان ديده نميشد. اينکه پليس مخفی پاکستان طرفدار طالبان بود از بن لادن حمايت ميکرد و در قتل مسعود شرکت داشت شکی نيست؛ اينکه سازمان سيا با رئيس اسبق مزدورانش بن لادن آنزمان هنوز رابطه داشت (شايد هنوز هم داشته باشد، من نميدانم) و تا قبل از حمله به افغانستان حامی طالبان بود، هم می‌دانيم. اما بنا بر چه حسابی يکی یا چندی ازين دسته‌بندی‌ها تصميم به اين جنايت گرفتند، هنوز بطور کل واضح نشده است. البته بوش و سازمان سيا ازين حمله سود بردند، و حتما اسرائيل خواستدار جنگ مابين امريکا و عراق و دنيای عرب بود و هست، و اينکه شرکتهای UNOCAL، Halliburton و "Wall Street" علاقه خاص و زيادی به ساخت لوله نفت در افغانستان داشتند آشکار هست، و شکی نيست که بن لادن از رژيم فئودال وطنش که تحت حمايت آمريکا هست تنفر دارد، وطنی که اگر آمريکا نبود او در آن بعنوان فرزند يک مليارد همان شانس مثل بوش را داشت که رئيس‌جمهور شود. آيا واقعا يکی ازين دسته‌بنديها که هرکدامشان انگيزه زيادی داشتند روزی به عطا زنگ زدند و اين کار را به او واگذار کردند؟؟؟

اگر مقاله "نقشه زمانی برای از قبل دانستن" (۴) که مايک روپرت Mike Ruppert که درمورد سازمان سیا پژوهش ميکند در صفحه خود قرار داده است بخوانيم، فقط يک نتيجه در مورد سازمانهای جاسوسی و مخفی میگيريم: اگر درين جنایت دست نداشتند، پس درین مدت چه کار کردند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

(۲)http://socrates.berkeley.edu/~pdscott/q.html
(۳) Pentagon وزارت دفاع (حتماً) ايالات متحده آمريکا
(۴) http://www.copvcia.com/search.shtml

مبنی بر مقالات ماتياس بروکرز



این پیشنهاد سيد سام الدين ضيــــائي را حتما بخونید:
فرصتي براي رفراندوم، به روش ملي! از

0 بیان و اندیشه:

ارسال یک نظر