ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

دوشنبه، خرداد ۰۸، ۱۳۸۵

با سلام ...

دوچرخه‌پیمایی برلين ۲۰۰۶


خیال می‌کردم گردش ستاره‌ای با دوچرخه (اینجا عکس‌هایی ۲۰۰۴) دیگر بدتر از پارسال نمی‌شود که در یک روز بارانی بود.
اما دیروز: باد و باران، افتاب، طوفان و تگرگ و ....
وسط اوتوبان چنان تگرگ گرفت که مجبور شدم عینکم بردارم و کورکورانه پناه به باد پا بزنم.
هنگام عبور از پل و بدون پناه، بادی شتر به این بزرگی را با دوچرخه‌اش بلند کرد و سی سانتیمتری برد عقب.
یکبار باد چنان شدیداز روبرو آمد که سرپایینی را با دنده سبک رفتم و آخرش چنان به نفس نفس افتادم که انگار هنگام مسابقات دور فرانسه با دنده سنگین از کوه‌های آلپ گذشتم.
با همه اینها جای شما خالی. منو یاد سفر شمال به جنوب در ایران انداخت، فقط برف کم داشت و با این تفاوت که مناطق ایران آب و هوای مختلف دارند و با همه در محل خودش و دو روز و یک شب درگیر شدیم و ایندفعه با همه در یک شهر و دو ساعت سروکله زدیم!!!

۲ نظر:

  1. سلام آرمین جان - مرسی که باز یادآوری کردی چرا از اروپا فرار کردم. :)

    این مسابقه بود؟ نفر چندم شدی؟

    ما هم مدتیه تو فکریم دوچرخه‌ها رو خاک‌گیری کنیم و لاستیک‌ها رو باد بزنیم راه بیفتیم ولی سیدنی اصلا" محیط دوستانه‌ای برای دوچرخه‌سوارها نیست - به هر حال خیلی دل‌مون می‌خواد.

    مراقب خودت باش گیله مرد مهربان.

    پاسخحذف
  2. Salaam Aarmin jaan. motshakker az tozihaatet. raasti, in ham aayin e negaaresh:
    http://www.vargir.persiangig.com/other/1.pdf

    Yaa Ali

    پاسخحذف