قسمت اول
کارل لیبکنشت (karl liebknecht)
متولد ۱۳ اوت ۱۸۷۱ در آلمان (leipzig)، فرزند ویلهلم (wilhelm liebknecht، در شورش جمهوریخواهان بادن ۱۸۴۹ شرکت کرد و بعد از شکست شورش به سوئیس و از آنجا اخراج و به لندن رفت با مارکس و انگلس دوست شد. در سال ۱۸۶۹ با آوگوست ببل august bebel حزب کارگران سوسیالدمکرات آلمان که بعد به حزب سوسیالدمکرات آلمان -حسآ- تبدیل شد، تأسیس کرد.)، وکیل بود. از سال ۱۹۰۸ عضو سوسیالدمکرات مجلس پروس و از سال ۱۹۱۲ مجلس آلمان (reichstag) شد. با رزا لوکسمبورگ (rosa luxemburg) جناح چپ حسآ را رهبری میکرد. بعنوان یک رادیکال ضد نظامیگرایی معتقد بود که سرمایهداری و نظامیگرایی ارتباط مستقیم با هم دارند. از اعتصاب عمومی برای مبارزه سیاسی طرفداری میکرد. وقتی جنگ جهانی اول شروع شد تسلیم انضباط حزبی شد و به وام جنگی رای مثبت داد، اما بزودی در دسمابر ۱۹۱۴ تنها نمایندهای بود که ضد وامها رای داد. ۱۹۱۵ جزو مؤسسین گروه بینالملل بود که به اتحادیه اسپارتاکوس تبدیل شد. اوایل سال ۱۹۱۶ از گروه نمایندگان مجلس وابسته به حسآ اخراج شد و بخاطر برگزاری یک همایش ضد جنگی در ملاعام، به ۴ سال حبس محکوم شد و اکتبر ۱۹۱۸ بخشیده شد. او هنگام انقلاب نوامبر آلمان در تاریخ ۹ نوامبر ۱۹۱۸ روی بالکون قصر برلین جمهوری سوسیالیست آزاد آلمان - بر پایه یک جمهوری شورایی - را اعلام کرد که بینتیجه ماند. همزمان فیلیپ شایدمن (philip scheidemann ناشر و سیاستمدار حسآ - جناح اکثریت) بدون مأموریت حزبی "جمهوری آلمان" را اعلام کرد. با اینکه از او خواسته شد عضو شورای مأموران ملت شود، رد کرد و آخر دسامبر ۱۹۱۸ عضو مؤسسین حزب کمونیست آلمان شد و همراه رزا لوکسمبورگ در راس حزب قرار گرفت. بعد از شکست قیام اسپارتاکوس ضد دولت موقت فردریش ابرتس (friedrich eberts اولین رییسجمهور آلمان در جمهوری معروف به وایمار و سوسیالدمکرات. ۱۹۱۳ بعد از مرگ آوگوست ببل در کنارهوگو هازه hugo haase از جناح صلحطلب (پاسیفیست) ریاست حسآ را بعده گرفت. ژانویه ۱۹۱۸ رهبری اعتصاب کارگران کارخانه مهمات جنگی را بعهده گرفت و فوری اعتصاب را خنثی و تمام کرد. بعد از استعفای ویلهلم دوم بتاریخ ۹ نوامبر ۱۹۱۸ کارهای نخستوزیر را بعهده گرفت و با توجه به مخالفتش با اعلام جمهوری توسط شایدمن ریاست شورای ماموران را قبول کرد و در مقابل مدل شورایی، با به کمک گرفتن نیروهای مخالف جمهوری نظام پیشین، مدل پارلمانی مرکزی را استوار کرد و رییسجمهور شد.) در برلین (ژانویه ۱۹۱۹) که سرانش بودند، هردو توسط افسران سپاه آزاد در برلین بقتل رسیدند.
ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام
سهشنبه، تیر ۲۷، ۱۳۸۵
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
درود بر ارمین خان
پاسخحذفسر فراز و برقرار باشی
درود بر ارمین خان
پاسخحذفسر فراز و برقرار باشی
ajab zendegi ee
پاسخحذف