ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

جمعه، اسفند ۰۹، ۱۳۸۱

با سلام ...

واقعيت

واقعيت اونه كه من و تو بخواهيم. وقتي بگيم نميشه نخواهد شد. وقتي حرف دوروغگويان را باور كنيم كه نميشه دنيا را بهتر كرد دنيا بهتر نخواهد شد. مثال كارگران انگليس زده بودم اگر باور كرده بودند كه دنيا بهم ميريزه هنوز 14 ساعت با مزد كم و بدون مزايايه كارگران امروزي زندگي ميكردند.

اما تو فقط نميتوني ايران را بدون بقيه دنيا نجات بدي. راه حل زياده اما انسان گول خورده بيشتر است.
براي مثال اگر كشورهاي غربي واقعاَ دموكرات بودند هرگز از ديكتاتورهاي جهان 3 همايت و اونا را اينقدر قوي نميكردند. اگر مردم كشور هاي غربي گول دولتاشون را نميخوردند و حرفاشون را باور نميكردند (آگاه بودند) نميزاشتند بهمين راحتي بنامشون جنايت بشه.
سوسيالسموس هم راه حليي اما اگر به شوروي فكر ميكني بدون كه اون كشور سوسياليستي نبود. اونجا هم فقط به اسم سوسياليسموس حكومت, غارت و چپاول ميشد مثل ايران به نام خدا و غرب به نام دموكراسي. تنها بهتري غرب اينه كه جنايت علني و وحشي را فعلاَ كنار گزاشتند و فرقش اينه كه در پروپاگاند و خر كردن استاد شدند براي همين كمتر آگاه وجود داره و اينها براي همين كمتر زنداني سياسي دارند و قتلهاي سياسي راحتتر بعنوان خودكشي قالب مردم ميكنند.

مشكل در راه حل نبودن نيست. مشكل من و تو و ما و شما هستيم. مشكل ما آخوندها و دولتهاي غرب و آنها نيستند. مشكل ما هستيم كه ميزاريم راحت بين ما تفرقه و جدايي بيندازند مشكل اينه كه ما زود راضي ميشميم كه در اين دنيا يك حقوقي بگيريم و ماشين و خونه و غدا جسمي داشته و در آن دنيا عمر جاودان در بهشت.

راه حل اينه كه ما خودمون را عوض كنيم و حقيقت اونه كه ما بخواهيم و نه چيزي كه يك مشت جاه طلب حريص بخورد ما ميدهند و بما ميگند كه ما اينجوري هستيم و بهتر از اين نميشيم و همين حق ماست ...
اگر اجداد ما هميشه حرف آنها را باور ميكردند ما هنوز همون حيواني بوديم كه هزاران سال پيش زندگي ميكرديم (عجب شانسي آورديم كه اونموقع راديو و تلويريون نبود كه ازش براي خر كردن استفاده كنند و فقط يك مشت كشيش و آخوند و شامان و .... و عجب شانسي كه بعضيها تسميم گرفتند كه حرف اونا را گوش نكنند و تعدادشون روز به روز بيشتر شد) و نه حيواني كه امروزه هستيم و اگر هشيار بمونيم و آگاه تر شويم ( عجب شانسي آورديم كه اينترنت هست و مثل راديو و تلويزيون كاملاَ زير كنترول اونا نرفته) شايد يكروزي آدم بشيم و بعد مشكلات خودبخود حل خواهد شد كه راه حل بعضي كه شانس آوردند و آدم شده بودند واسه ما گذاشتند.

دوباره ميگم: اول آگاهي بعد انقلاب
يعني انقلاب مغري و بعد جهاني بهتر

0 بیان و اندیشه:

ارسال یک نظر