اين چندروزه فکر ميکنم که خجالت هم خوب چيزيه !!!!
وقتي دولت آمريکا گفت که براي بازسازي عراق فقط به شرکتهاي گروه اتفاق ماموريت داده ميشه در آلمان صداي شرکتهاشون در آمد که ما هم يک سهمي ميخواهيم.
اي بابا شرم و حيا هم خوب چيزي. آخه مگر جهان هرت و پرت ؟ آمريکا و انگليس زحمت بکشند و کشور با بمب و توپ و تانک خراب کنند بعد از اشغال يک گوشه بمونند و تماشا کنند که چيزهايي را که وقت نشد داغان کنند (چونکه اين صدام و دارو دسته زبون و بزدل زود در رفتند) عرافيها تاراج و خراب کنند و بعد از اينهمه زحمت يکنفر ديگه بياد سود ببره !؟ آخه مگه شهر هرته (اينو داد زدم) . اين بدبخت و بيچاره ها اينهمه عراقي و چندين آمريکايي و انگليس به خاک و خون کشيدند ، اه ببخشيد منظورم آزاد کردند که آلمانيها بياند عراق را بسازند. خودشون مگه دستشون چپه ؟
حالا بعضي ميگند که اگر آلمان به عراق مواد شيميايي و وسيله براي درست کردن بمبهاي abc نميفروخت بهانه اي وجود نداشت که به عراق حمله بشه، بنابراين آلمان هم در خرابي عراق ، اي بابا ببخشيد ، در آزادي عراق هم سهمي داره. چقدر اين دولتهاي غربي آزاده اند . من ازشون معذرت ميخوام که اينقدر افکارم پليده که هي بجاي آزادي از خرابي و بجاي آبادي از اشغال حرف ميزنم. چونکه من تازه ديروز روشن شدم که اين دولتها خيلي با محبت هستند و من در اشتباه بودم. ديروز يکي از مبلغين دين مسيح يک کتاب به من ميده من هم ميگيرم و باز ميکنم و اين جمله را ميخونم: مسيحي ها به اشکال مخطلف محبتشان را نشان ميدهند. منو ميبيني با خودم گفتم پس اينها راست ميگند که همه ما رو دوست دارند و مارا ميخواهند آزاد کنند. اينها در گذشته به شکل اشغال و استعمار و به برده گرفتن و قتل و عام و امروزه با بمباران و غارت و چپاول و پشتيباني ديکتاتورها فقط محبتشان را به رخ ما ميکشند . و فهميدم که چقدر سياهپوستها را دوست داشتند که انها را به بردگي کشيدند و چقدر محبت به مردم شهرهاي هيروشيما و ناکازاکي داشتند و حتما عاشق ويتنامي ها بودند که فجيهانه تارومارشان کردند . و با محبتي که به مردم شيلي داشتند پينوشه را به جانشان انداختند و مصدق و ايرانيها را اينقدر دوست داشتند که نميخواستند اونها زحمت بکشند و صدها محبت ديگري که اگر الان همه را بخواهم بگم از اينهمه محبت گريم ميگيره و نميخواهم که اين آلمانيها بيشرم و حيا اشکم را ببيند که از دستشون خيلي عصباني هستم.
از کي تا بحال رسمه که ديگران نيکويي کنند و در دجله بي اندازند و خوبيش را ديگران ببينند؟ مگر اين جهان رسم و رسوم نداره؟ هرکي با بمباران و خراب ميکنه خودش هم بايد اشغال و چپاول کنه ، اي بابا من هم که خيلي گمراهم ، منظور هرکي محبت و آزاد ميکنه خودش هم بايد آباد و دموکرات بکنه.
فعلا که بعد از اينهمه زحمت فقط براي بازسازي ام قصر دو قرارداد با دو شرکت آمريکايي به مبلغ ۱۲ ميليون دلار بسته و هاليبورتون هم که قرار از چاهاي نفت مواضبت کنه و مرمت و خاموشي چاها را بعهده گرفته.
و زکي به شرکتهاي آلمان و فرانسه که اگر سهمي ميخواستند بايستي قبلا فکرشون را ميکردند و به دولتاشون يک محبتي (باج و رشوه) ميکردند که اونها هم محبتها ( بمباران ) به عراقي ها ميکردند.
خلاصه من وقتي اينهمه محبت و دوستي و عشق به مردم جهان را ميبينم هوس ميکنم که من هم اسلحه به دست بگيرم و جواب محبتشون را با محبت بهشون پس بدم. اما متاسفانه من اونقدر محبت که لايقشون باشه فعلا ندارم ميمونم تا محبت من بيشتر بشه و بعد به گفته او : «بگذار واقع بينانه باشيم، سعي کنيم يک کار غير ممکن را انجام دهيم.» و اضافه ميکنم : و بهشون با محبتي مسيحي عشق بورزيم البته به شکل خودشون ......
----------------------------------------------------------------------------------
و اينجا لينک يک مقاله و تمام جمله هاي ولتر در بيمعني بودن جنگ:
مدرسه ديکتاتورهاي آمريکاي لاتين که اگر متوجه شده باشيد يک مدرسه براي آدمهايه با محبت است.
از بي معني بودن جنگ و ببخشيد که مسيحي خوبي نبود و خيال ميکرد جنگ بد و محتوي همه جنايات مي باشد و نميدونست که جنگ همه محبتهاي الاهي و انساني را در بر گرفته ......
«هر اميرجنگ ميگذارد، قبل از اينکه به جبهه برود، پرچمهايش را برکت داده و براي اعمالش دستگيري خدا را طلب ميکند. وقتي در نزاعش که دو تا سه هزار از سربازانش کشته و او پيروز ميشود، دليلي نميبيند که از خدا تشکر کند. اما وقتي در نبردي پيروز ميشود که در آن ده ها هزار نفر حريف کشته و شهر دشمن با خاک يکسان ميشود، ميگذارد که همه دسته جمعي آواز شکر بخوانند.» ولتر
از دولتها غرب معذرت ميخواهم اگر خيال ميکنند که دارم مسخره شان ميکنم . اينها بدانند که فقط شايسته محبت بنده هستند (التبه به اشکال خودشون)
سالم و سربلند باشيد
آرمين گيله مرد
ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام
سهشنبه، فروردین ۲۶، ۱۳۸۲
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 بیان و اندیشه:
ارسال یک نظر