در جواب به اين سوال: ... اين که گفتي که فينگول من هم که پنج سالشه ميدونه! بگو چشکار کنيم حالا؟ پيش کي بريم و به کي پناه ببريم که تا دستش به قدرت رسيد گردن خودمون رو نزنه؟
البته اين يک نصيحت نيست بلکه ديد ناقابلی که من از تاريخ و گذشته گرفته ام:
يکی از دلايلی که باعث شده من و شما غافلگير رهبران گردن زن بشيم اين است که باور کرده ايم که يکنفر ديگر بايد راه را به ما نشون بده،ما رو پناه بده و بما بگويد چه کار بکنيم و ما رو نجات بده و هرکی با حرف قشنگی ما رو ميتواند گول بزند تا به قدرت رسيده و بجای نجات ما فقط جيبهای خود را پر کند ...
اين عادت را بکنار بگذاريم و بخود و به قدرت تفکر خود پناه ببريم و راه خود را انتخاب کنيم تا قدرت آن را داشته باشيم که اگر تصميم به زدن گردن ما کردند بتوانيم مقابله کنيم ...طرز فکر را عوض کنيم که تا حالا بشر هروقت دنبال کسی ويا چيزی، برای پناه بردن به آن رفته چه نتيجه گرفته که ما خيال ميکنيم که نتيجه ای خواهيم گرفت ؟؟؟؟؟؟
تنها ناجی ما، خود ما هستيم و مطمئن باشيم که بشری نميتواند ما را نجات دهد و هيچ نيروی غير از نيروی فکري ما، ناجی ما نخواهد بود ... زورگويان ميخواهند تا ما در انتظار ناجی وقت هدر کنيم و به اين فکر نباشيم که خودمان تکانی بخوريم ...
چند جمله راجع به Blue Pipline:
امدم بنويسم که ميبينم دارند پرده ها را به پايين ميکشند. 9 دقيقه ديگه اتاق کامپيوتر بسته ميشه .... خوب کمی امروز خواهم گفت و کمی فردا. بلو پايپلاين اسم يکی از کانالهای اسلحه فروشی اسرائيل به ايران بود که يکبار اشتباهی اسلحه ها را در باکس های آبی رنگ شرکت کشتيرانی اسرائيلی ZIM گذاشته بودند. آخه در اصل اين حمل و نقل ها توسط يک شرکت دانمارکی انجام ميشد تا دولت ايران با خيال راحت شعار مرگ بر اسراييل را بده و سياستمداران اسرائيلی بدون سرخ شدن مردم خودشون را از تهديد ايران بتزسونند. يعنی مردم خود را با کمک خود (با دشمنی خود) بترسانند تا بر آنها حکومت کنند ... ای داد یک دقیقه ...
تا فردا
آرمین گیله مرد
ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام
دوشنبه، تیر ۰۲، ۱۳۸۲
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 بیان و اندیشه:
ارسال یک نظر