ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

دوشنبه، مهر ۲۱، ۱۳۸۲

با سلام ...

بانک ها، بورس، برلوسکونی - قسمت دوم



يکي از اعضای ممتاز P2، بانکداری بنام Roberto Calvi بعد از کشف ليست در زير يک پل در لندن حلق آويز شده پيدا شد (که جای تعجب نباشد وقتی فوری گفتند خودکشی کرد و هروقت کسی شکی داشت، فوری مسخره میشدند چونکه ثابت شده خودکشی بود و چجوری این خودکشی ها ثابت ميشه: وقتی رسانه های گروهی فورا و بدون مدرک حرف از خودکشی ميزنند، خودکشي هست.). "بانکدار خدا" (***) با کمک بانک خود "Banco Ambrosiano " و بانک واتيکان (IOR) (****) پولهای مافيا و قاچاقچيان مواد مخدر را تميز ميکرد. او پول را از مافيا ميگرفت و بنام واتيکان در معملات بورسي و ملکی ازشون استفاده ميکرد، سود به جيب واتيکان ميرفت و بقيه به مافيا برميگشت، البته نه بعنوان سود از يک کار غير قانونی بلکه کاملا تميز بعنوان پ.ل از يک معامله سرمايه داری. اگر هم در معامله ضرر ميکردند، اين ضرر بحساب مشتريهای کوچک و بدون پشتيبان (که خيال ميکردند مردان خدا پشتيبانشان هستند) بانک ميرفت، که پول خود را برای معملات بورسی بخيال خود به يک بانک مطمئن ميدادند. او بانکها و بانکنماهای متعدد در تمام دنيا تاسيس کرد. يکی از اين بانک ها، بانکی بنام "Cisalpine-Bank" در باهاما بود که بعنوان دومين صاحب اصلي بيشوف Paul Marcinkus رئيس بانک واتيکان ثبت شده بود. نام اين بانک در سال 1981 در يک دادگاهی برضد "World Finance Corporation" (WFC) برده شده بود. WFC بانکی در ميامی که مديريش يک مامور سابق سيا متهم شده بود درآمد ديکتاتور های آمريکای جنوبی در قاچاق مواد مخدر با کمک Calvi-Marcinkus-P2 تميز کرده بود (شسته بود). P2 تامين کننده مخارج رژيم های فاشيستی در آمريکای لاتين هم بود. بنابر سياست "مادرجنده های محبوب" آمريکا جای تعجب نيست که همکار Calvi و Gelli در حرفه پول تميز کردن، Michele Sindona، به مجلس رقص رياست جمهوری Nixon دعوت شده بود و Gelli حتی خودش بهمون مجلس برای Ronald Reagan (*****).

فقط متوجه باشيد با چه دزد هايي و فاشيستهای جانی نشست و برخواست رسمی داشتند و دارند. و حالا فکر خودتون را بکنيد با چه کسانی غير رسمی نشست و برخواسد داشتند، که يکي ازين نشست ها با کمک برادر بن لادن با نمايندگان قمهوری اسلامی بود که بوش پدر و نمايندگان ريگان باهاشون بخاطر آزادی گروگانها بعد از باخت کارتر در رياست جمهوری در عوض دادن اسلحه به ايران بود که منجر به رسوايي ايران-کنترا شد.

نشست و برخواست مافيا با دولت آمريکا از زمان جنگ جهانی دوم شروع شد. بخاطر حمله به ايتاليا سازمان اطلاعاتی آمريکا شروع به همکاری و درخواست همکاری به و از مافيا کرد. سپس بعد از جنگ جهانی دوم بخاطر جلوگيری از نفوظ کمونيست سازمان سيا به اين همکاری ادامه داد. بعد از ازبين رفتن خطر کمونيست در دهه نود، دولت ايتاليا شروع به شکار سران مافيا کرد که از ديد سران مافيا يک خيانت بود و آنها هم شروع به قتل سياستمداران و قضات ايتاليايي کردند. در سال 1944 مافيا نيو يورک ليستی افرادي در ايتاليا که حاضر به همکاری برای حمله به ايتاليا بودند به سازمان اطلاعاتی آمريکا داد و درين ليست اکثرا نام مافيوزو ايتاليايي بودند. بعد از کمک مافيا برای حمله به ايتاليا و از بين بردن "پدر جنده های محبوب"، سازمان سيا در اتحاد با واتيکان و مافيا شروع به جلوگيری نفوذ کمونيستها کرد. اين اتحاد منجر به ترور های دهه 70 و 80 شد. ضربه های تروريستی از چپ و راست که همه در اصل بنع سياست آمريکا شد. اکثر حمله تروريستی را به گردن چپی های افراطي مي انداختند. برای مثال بمبگذاری در 2 اوت 1980 در ايستگاه قطار بولونيا که منجر به قتل 85 نفر و زخمي شدن 200 نفر شد. طبق معمول مقصر چپيها شناحته و چندين نفر زندانی شدند و سپس مجبور شدند آنها را بخاطر نداشدن مدرکی آزاد کنند. بعد از اينکه فشار عموم دولت ايتاليا را مجبور کرد که یکطرفه تحقيق نکند، مسئولين واقعي اين ترور در سال نوامبر 1995 محکوم شدند. دو تروريست به حبس ابد و دو نفری، که دستور را داده و مرد پشت پرده بودند به 10 سال زندان محکوم شدند: استاد بزرگ لژ P2 ،Licio Gelli ، و دست راستش مامور سيا، Francesco Pazienza.

يک نکته جالب: همانجوري که آرای کمونيستها در ايتاليا بيشتر ميشد، ترور چپهای افراطی هم بيشتر ميشد و وقتی که آرای کمونيستها کم شد، ترور ها هم رو به انزوا گذاشتدند تا اينکه خطر کمونيست برطرف و ضربه های تروريستی هم تموم شد.

بيست برابر شدن معاملات بورسی با پات-اپشینز را اگر دنبال ميکردند، ميتوانستند بهترين مدرک را بر ضد بن لادن پيدا کنند اما نکردند و چرا نکردند، خودشون بهتر از همه ميدونند. شايد بخاطر اينکه دوستان خوبشان مثل خانواده سعود و بقيه خانواده بن لادن که رفقای معاملاتی بوش هستند، در اين معاملات شرکت داشتند. شايد هم .....

(***) او اين لقب را بخاطر خدماتي که به واتيکان و ثروت آنها را چندان برابر کرد گرفت. البته ديگران هم که بر ثروت واتيکان و يا روحانيون افزودند همين لقب را ميگرفتند و ميگيرند.

(****)"Instituto per le Opere Religiose" ترجمه اسم: انجمن برای اعمال ديني، البته من ايتاليايي اصلا بلد نيستم اما خوب ديگه پررو و اونم بدجوری. اين بانک اعمال دينيش خريد و فروش اسلحه و کارخانجات مختلف، از توليد اسلحه تا حتی اونهايي که قرص ضد حاملگی توليد ميکردند بود. یعنی با اینکه استفاده اين قرص را حرام ميدانستند و برای کاتوليکها ممنوع کرده بودند در توليدش سهيم و از فروشش پول در مي آوردند.

(*****) مراجعه شود به کتاب "بنام خدا" بقلم دويد اِ. يالوپ „ In god’s name“ David A. Yallop ---

و کتاب "In Banks we trust" بقلم Benny Lernoux




مبنی بر مقالات ماتياس بروکرز




استانداري تهران با مجوز ميتينگ مركز فرهنگي زنان براي افسانه نوروزي موافقت نكرد

ميتينگ اعتراضي "مركز فرهنگي زنان " براي رهايي " افسانه




سر آخر چند کلمه به قضات وبلاگستان. شرم کنيد و عقده کوچک بودن خود را بکنار بگذاريد. خود را با اعمال و گفتار خود بزرگ کنيد و نه با کوچک کردن ديگران سعی در بزرگنمايی خود کنيد.
عجب بشری ... شرم و حيات کو؟؟؟؟ هم با شما قضات هستم و هم با اونهايی که تاييدشان ميکنند. اين حسادت بالاخره گريبانگير بشر خواهد شد.

0 بیان و اندیشه:

ارسال یک نظر