در سال 2002 هم غرب مثلا برای از بين بردن بزرگترين توليد کننده هروئين، طالبان، متحد شد، و اگر نگاه خود را به سازمان دهی تجارت ترياک و هروئين در منطقهء پاگستان-افغانستان بياندازيم، متوجه تکرار تاريخ ميشويم.
وقتی پيشقدمان در عمده فروشی مواد مخدر، انجمن برادی عشق جاودانی از کالفرنيا "Brotherhood of Eternal Love"، در دهه 60 ميلادی برای اولين تقاضای بين المللی برای توليدات منطقه (هند، افغانستان، پاکستان و ...) کنف و خشخاش کردند، برای حشيش کيلويی 5 تا 10 دلار و برای ترياک کيلويی 50 تا 100 دلار پرداخت ميکردند. کشف جديد اين مواد در فرهنگ غرب و قوانين منع و کنترل اين مواد، قيمت اين توليدات کشاورزی را در دو دههء بعد صد برابر کرد. هروئين در منطقه نقشی بازی نميکرد، که بعد از يورش شوروی در سال 1979 ناگهان اهميتش عوض شد. سرويس مخفی ارتش پاکستان ISI زير نظر سازمان سيا در امتداد مرز آفغانستان و پاکستان لابراتور های هروئين درست کردند. پروفسور (Alfred McCoy (3 نويسندهء کتاب تاريخی و نمونه (همه کتابها درین باره با این کتاب مقايسه ميشوند) "The Politics of Heroin - CIA-Complicity in the global drug trade, Chicago 1991" در سال 1997 در اين مورد نوشت :
"اين معاملات هروئين توسط کارمندان سازمان سيا کنترل ميشد. مجاهدين هنگام پيشروی در خاک افغانستان از کشاورزان طلب کاشت خشخاش را بعنوان ماليات-انقلابی ميکردند. در امتداد مرز در پاکستان صدها لابراتور-هروئين زير نظر پليس مخفی پاکستان مشغول به کار بودند. در اين دههء کاملا باز تجارت مواد مخدر، پليس ضد مواد مخدر آمريکا در اسلام آباد (US-Drug Enforcement Agency - DEA) هيچ اقدامی نکرد، هيچ توقيف و ضبطی يا کسی را دستگیر نکرد – دولت ممنوع کرده بود تجارت هروئين را تعقيب کنند و جنگ ضد شوروی را مهمتر از جنگ ضد مواد مخدر اعلام کردند. سال 1995 مدير قسمت عمليات افغانستان، Charles Cogan، اقرار کرد که سازمان سيا در واقعيت جنگ مواد مخدر را قربانی جنگ سرد کرده بود.:"هدف اصلی ما بود که به شوروی ها تا حد مقدور خسارت وارد کنيم. ما امکاناتش را نداشتيم که گذشته ازين تجارت موارد مخدر را هم تعقيب کنيم. من فکر ميکنم بخاطرش نبايد معذرت خواهی کنيم. هر وضعيتی عوارض جانبی ناخوش آيندی دارد، يک »باران«(4) ... بله يک باران مواد مخدر اتفاق افتاده بود. اما به هدف اصلی رسيده بوديم: شوروی افغانسان را ترک کرد.""
ادامه دارد ...
(3) http://www.wisc.edu/ctrseasia/profalmccoy.html
(4) fallout که در اصل بمعنای باران راديواکتيو هست
مبنی بر مقالات ماتياس بروکرز
آرمین گيله مرد
ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام
پنجشنبه، آبان ۱۵، ۱۳۸۲
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 بیان و اندیشه:
ارسال یک نظر