ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

سه‌شنبه، آذر ۲۵، ۱۳۸۲

با سلام ...

آندراس فُن بولو - به نام دولت

بعلت کمبود وقت، ترجمه يک قسمت از کتابی را که قبلا نوشته بودم و در پيک ایران نشر شده بود میگذارم.


Andreas von Bülow - In Namen des Staates
آندراس فُن بولو - به نام دولت (کشور)
Piper München Zürich


Andreas von Bülow متولد ۱۹۳۷ سال ميلادی در شهر درسدن واقع در آلمان، از ۱۹۶۹تا ۱۹۹۶عضو بوندستاگ (مجلس آلمان)، و همچنين عضو کميسيون کنترل سرويس اطلاعاتی بود. از ۱۹۷۶تا ۱۹۸۰منشی دولتی مجلس در وزارت دفاع، از ۱۹۸۰تا ۱۹۸۲وزير پژوهش و فنون، از ۱۹۹۴ تا کنون وکيل دادگستری در بن.


اقليّت های قومی
قسمت اول

سازمانهای اطلاعاتی ابرقدرتها و همچنين قدرتهای قديمی استعماری، از اقليتهای قومی و اجتماعی برای تأثير و تضعيف حريف استفاده می کنند. آنها از کوشش رهبرانشان برای خودمختاری و يا کشوری مستقل حمايت و گروهک های مسلح را درجنگشان با اسلحه، پول، آموزش، پند و عمل، کمک می کنند (۱). اقليتها با کمال ميل دست نجات سازمان اطلاعاتی خارجی کشوری را ميگيرند که با دولت کشور خود مشکل دارد، با شعار «حتی دشمن سياست خارجه دشمن من، دوست من هست» (۲). مخصوصا قدرتهای استعماری در تاکتيک تسلط ازين روش استفاده ميکردند. برای صرفه جويی در کنترل يک منطقه بزرگ با جمعيت کثير، يعنی بدون استفاده‌ء زيادی از سربازان خودی، هميشه برايشان مفيد بود که از اقليت مناسب و جنگجو در ارتش و پليس مستعمره بهره بگيرند. به آنها هميشه اسلحه و ديگر اسباب قدرت برای کنترل کردن اکثريت مردم داده ميشد، و اقليت ها هم از لحاظ مادی و حفاظت شخصی به قدرت های استعماری وابسته ميشدند.

در آخرين نزاع قومی در يوگوسلاوی سابق احساسات عميق کينهء اقليت و اکثريتهايی که مدتها متوصل به کنستانتينوپل/استانبول، وين/برلين، پاريس/لندن/واشينگتن بودند دوباره شعله ور شدند (يعنی اقليت و اکثريت که وابسته به قدرتهای زمان بودند هردفعه با کمک و برانگيختن حس نفرتشان توسط قدرت های زمان به جان همديگر می‌افتادند و دفعهء آخر هم به احتمال زياد همينطور بود. آرمين). اقليتها از خارج برای تحت تاثير قرار دادن اکثريت مورد استفاده قرار می گيرند. اکثريت هم که تحريک شده با منزوی و طرد کردن و حتی کشتار قوميهء اقليت، انتقام می گيرد. جزء به جزء کردن بحران از خارج، تامين کردن آشتی ناپذيری، پاداش دادن برای بحرانی کردن وضعيت، زندگی در کنار يکديگر را تحمل ناپذير ميکند. اگر از خارج دخالت نشود، شرکا ميتوانند با هم کنار بيايند. اکثريتها دست و دل بازتر با اقليتها رفتار کنند و اداره خودشان را به آنها تحويل بدهند. اگر اقليتها صلحجويانه خواستار حقوقشان شوند، دولت مرکزی راحتتر خودمختاری بهشان می دهد و حقوق بشر را رعايت می کند. ولی شيوه فشارِ تقسيم کن و حکومت کن، «divide et impera» ، از خارج ريشهء صلح را نابود می کند.

(۱) درباره هدف دستکاری عملکردهای اقليتها مراجعه شود به:
Richard Bissell, Dirty Work 2 (رئيس قسمت عمليات پنهانی سيا)

(۲) چند مثال: CAIB 29 (Covert Action Information Bulletin) Page 49 ;Hugh Deane, The Cold War in Tibet، گروه‌های آدمکش خمر سرخ، اپوزيسيون در اتيوپی. مقايسه شود با Philip Agee CAIB 29 page 66

ادامه دارد ...

ترجمه: آرمين گيله مرد

ويرايش: پانته آ

0 بیان و اندیشه:

ارسال یک نظر