وقتی 18 تير پارسال روبروی سفارت در تظاهرات شرکت کرده بودم و سفارتیها از توی سفارت از ما فيلم گرفتند، يک پليس آلمانی اومد جلو و گفت چرا فيلم میگيرند؟ واقعا اينو برای دولت در ايران میفرستند؟ بهش گفتم چی سوال میکنيد! خوب از شما ياد گرفتند. مگر شما فيلمبردای نمیکنيد؟ گفت: چرا. اما ما فقط فيلم میگيريم تا اگر کسی کار خلاف کرد شناسایاش کنیم و بعد از يک سال فيلم را پاک ميکنيم. گفتم: شما گفتيد و من هم باور کردم. در ضمن از دید اونها همانجور از ديد صاحب منصبان شما مخالفت باسیاست دولت هم کار خلاف هست. اول ماه مه در تظاهراتی که صبحها و بعدازظهرها صورت میگيرد، مردم با خانوادهشان و با کودک و پير شرکت میکنند و هيچوقت هيچکس نه سنگ میاندازد و نه کار خلافی ميکند، بخاطر اينکه هيچکس خل نيست که کودک و پير را بخطر بیاندازد و بطرف باطومکشان سنگ اندازی کند و يا کار ديگری. خلاصه از صبح تا بعدازظهر جشن باحالی بود و فقط قيمتهای دکههای کنار خيابانها انقلابی بودند اما این تصويرها نشان داده نميشوند اما اون تصويرهای که سيصد نفر جوان مست را نشان میدهند که با هشتهزار پليس درگير میشوند تا خيال کنند انقلابی هستند همه جا پخش میشوند.
سری اول عکسهای اول ماه مه.
سری دوم بزودی، شايد هم ديرتر!
انتخابات مدل مو برای يک گيله مرد هنوز ادامه دارد. و اينقدر به موی بنده پيله نکنيد بلکه این درسی در دمکراسی موجود (بظاهر حقيقی يا غربی دينی) هست!!! یک توصیه: با دقت بخونيد و بعد از خود بپرسيد آیا ميخواهيد يک دمکرات موجود بظاهر حقيقی خوبی باشيد يا نه! در ضمن سکوت بدتر از شرکت است!
اينجا هم يک بحث بين دو هموطن درمورد اخراج دسته جمعی دو مليون انسان از ايران که ميخواستم جوابی بدهم ديدم خسن آقا جواب رو داده که همان جواب من هم هست.
0 بیان و اندیشه:
ارسال یک نظر