بتاریخ ۲۲ آوریل ۲۰۰۵
اول و اخرش طبق معمول ایرانی بازی بود!
همان اول انجمن پژوهشگران ایران بخاطر عدم رعایت اخلاق در کانون مهندسین و متخصصین ایران، عدم همکاری را اعلام کرد و توضیح دیگری نداد. مدیر کانون توضیح داد که حق با انجمن هست چونکه روز قبل در صفحه اینترنتی کانون، اطلاعیه تغییر یافته و بقول خودش که سرپرست و همهکاره هست غیر عمد بوده و او خبری نداشته، و نام سخنران انجمن، که سیاسی هست، و قسمت مربوط به سلاح اتمی حذف شده و "با اینکه معذرت خواستم و گفتم اطلاعیهای که پخش کردم کامل بود" گفتند ما شرکت نمیکنیم!!! و توجیه کرد که کانون فقط و فقط و در منشور ان هم آمده که فعالیتهای علمی، فنی، صنفی و میکنیم و اصلا سیاسی نیستیم. و حال یک توضیح از من: اینگونه متخصصین و مهندسین سلاحهای کشتار دسته جمعی را برای حکومتها ساختند و گذاشتند که فنون و علم سوءاستفاده شود. خطرناکترین و سیاسیترین قشر متخصصین و دانشمندان هستند!!!!
چهارتا سخنران بودند که با عرض معذرت اسمایشان یادم رفت (آخه مرد حسابی وقتی حافظهات بدرد نمیخورد خب یادداشت کن تنبل!!)، هر چهار نفر دکتر و پرفسور. نفر اول سرپرست کانون در مورد فن و علم انرژی هستهای سخن گفت که با اجازه چونکه کامل نبود ازش سخنی نمیبرم و سروقت خودم تشریح میکنم (فکر کنم دو سال پیش بود همین را به زیتون گفتم، اما سروقت چشم). نفر دوم در مورد فنون هستهای بغیر از تولید انرژی و بمب سخن برد که مفاید بسیار دارد و مثل آندو خطرناک هم نیست با امار و توضیح ساده شرح داد و زیر پروژکتی که آماده کرده بود فقط اسم خود را نوشته و تیترش را نیاورده بود و خیلی هنگام سخنش چرت زدند. نفر سوم پروفسور اجتماعی در یکی از دانشگاهای آلمان بود که مقالهای که ۲۵ سال پیش نوشته بود خواند که در ان درج شده بود که اگر ایران بخواهد انرژی هستهای تولید کند، بهانهای به دولهای غربی خواهد داد و حدسش هم درست بود و دلایلش هم واضح: چونکه پالایشگاه هستهای مشکل مصرف انرژی ایران را حل نمیکند، همه حال چه درست و چه غلط خیال خواهند کرد، دارد و میخواهد بمب بسازد! ایشان که با اسم و شغل معرفی شدند: دکتر فلان مال فلان سازمان و یا پرفسور بسار از دانشگاه بسار اما کلی حرف خوب و دقیق واضح و درست زدند بعد از سخن دستی برایشان زده شد. نفر اخر یک متخصص اقتصاد ده دقیقهای معرفی شد و تمام سخنانش فقط آمار بودند، چنان دست محکمی و طولانی برایش زدند و همه کتابش بفروش رفت!!!
ناسازگاری و مقامپرستی!!!
قبل شروع مختصر کردن و نکات مهم سخنان چند نکته:
۴۷۰ راکتور اتمی با کلی خطرات برای جامعه و آیندگان ۱۷% انرژی مصرف شده را تولید میکنند!!
نیمعمری (در مورد اتمهای رادیواکتیو، زمانی که به اتمهای غیرخطرناک تبدیل میشوند و درین موقع اشعه مضر تولید میکنند):
اوران: ۴ میلیون سال. پلوتونیوم: ۲۴ هزار سال.
غنیسازی: اورانی که از معادن استخراج میشود و در طبیعت بوفور موجود هست، اوران۲۳۸ (۲۳۸ تعداد ایزوتوپ ثابت و وزن اتم هست) که اوران معمولی هست. ۰٫۷٪ اورانی که استخراج میشود اوران ۲۳۵ میباشد که بیشتر از اوران معمولی انرژی تولید میکند. غنیسازی اوران یعنی درصد اوران ۲۳۵ بیشتر کردن. حداکثر توان عنیسازی این هست که به ۳٪ برسد که اینهم اکثرا قابل دسترسی نیست. هنگام این غنیسازی پلوتونیومی که برای ساختن بمب اتم مورد نیاز هست، تولید میشود. یعنی وقتی بزور میخواهند مقدار اندک ، اندکی بیشتر کنند، همه متوجه هستند که دلیل تولید پلوتونیوم بخصوص هست.
فنون هستهای: (نتیجه و مختصر سخن دکتر...)
فنون هستهای بغیر از تولید انرژی و بمب، مانند رادیولوژی و سنجش کربن ۱۴ در باستانشناسی، جرمشناسی، کشاورزی، آبشناسی، پزشکی و خیلی موارد دیگر استفاده میشوند. اهمیت اقتصادی بالقوهء کاربرد تکنولوژی هستهای فراسون تهیه انرژی بمراتب بیشتر از جنبه فراهم آوردن انرژی هست و بهره بردن از ان از دیگر جنبه های تکنولوژی هستهای دربرگیرنده ان مخاطرات تکنکی، سیاسی و محیطزیستی، که نیروگاههای هستهای را همراهی می کنند، نیست.
در لحظه فعلی با پافشاری بر پیش بردن بخشهایی از تکنولوژی هستهای که کاربرد دوگانه دارند، فزون بر مخاطرات و تهدیدهای سیاسی، نظامی و امنیتی، راه پیشرفت فنون دیگر هستهای که مفاید اقتصادی بیشتر را دارد، برای مدتها مسدود میکند. تولید انرژی با فنون هستهای لازم نیست و مشکل را حل نمیکند، اما بقیه فنون لزومت بیشتر دارد که بخاطر کوشش "تولید انرژی" بخطر میافتد!
دیدگاه اجتماعی و سیاسی (نتیجه و مختصر سخن پرفسور مسرت):
اهداف و موازع سیاسی: انرژی هستهای آری، بمب اتم خیر. اما چونکه ایران (چه در زمان شاه و چه اکنون) مشکلات تولید و مصرف انرژی خودرا با تولید انرژی هستهای نمیتواند برطرف کند، همه برین باورند که میخواست و میخواهد بمب اتم تولید کند و اگر بخواهند جلوگیری کنند صدمات اقتصادی و شاید جانی هم به ایران و ایرانیان وارد شود. اگر نخواهند جلوگیری کنند بقیه کشورهای منطقه هم تصلیحات جنگی خود را افزون و منجر به رقابت و خرج بیخود فقط درمورد افزون کردن مسلحات خواهد شد و این باعث میشود که بقیه جنبههای اجتماعی و اقتصادی نادیده گرفته شود و این به ضرر منطقه و مردم خواهد بود.
اروپا با حل مشکل با ممانعت از طریق نظامی، میخواهد قطبی شود و این راه حل با کمک ایران به نفع اروپا خواهد شد. اما اگر سیاسیون ایران ازین راه حل جلوگیری کنند و امریکا دخالت نظامی کند، هدف اروپا که قطبی شود به ثمر نخواهد رسید و امید آمریکا که تنها ابرقدرت بماند برآورده خواهد شد.
ایران دو شرط برای قبول خواست غرب دارد. شرط اول: تضمین اینکه آمریکا و اسرائیل به ایران حمله نکنند! که این شرط را اروپا نمیتواند برآورده کند. شرط دوم: تضمین مواد سوختی و پس گرفتن ذبالهها هست. که فقط با شرکت امریکا ممکن میشود و تا کنون آمریکا نشان داده که شرکت نخواهد کرد.
با اینحال یکی از بنیادهای فکری (think-tank) محافظهکاران جدید تحلیلی نو کرده است:
شرط اول: آمریکا حاظر هست به ایران کمک اقتصادی کند و ایران را به بازار جهانی راه دهد. البته بشرط کنترل نیروگاههای اتمی. (این به معنی قبول رهبری امریکا هست و میدانید که وقتی آمریکا رهبر شود، دیگر جنایات مجازات نمیشوند بلکه فقط نافرمانی)
شرط دوم: اگر ایران شرط اول را قبول نکرد، اروپا در مجازات ایران باید به آمریکا کمک کند.
ديدگاه اقتصادی و سیاسی با درج آمار (دکتر زمانی)
قبل از خلاصه و نتیجهگیری، چند نکته قابل توجه:
اروپا دارد نیروگاههای اتمی را یکی بعد از دیگری میبندد (آلمان همین چند هفته پیش یکی را تعطیل کرد).
آمریکا از سال ۱۹۹۰ میلادی تابحال نیروگاه اتمی جدید نساخت!
دولت ایران با خرج فراوان برای دو نیروگاه و پرداختهای هنوز نامعلوم دیگر، سرآخر توان تولید کم انرژی هستهای خواهد داشت (۶۰۰ مگاوات).
استراتژی تولید انرژی:
ظرفیت ۳۳۰۰۰ مگاوات
مصرف ۳۱۰۰۰ مگاوات
هدف: تا سال ۲۰۲۱ تولید سالانه ۷۰۰۰۰ مگاوات
تولید برق:
کنون: ۷٪ هیدروالکترو، ١٨٪ نفت، ۷۵٪ گاز
استراتژی ۲۰۲۱: ۲۰٪ هیدروالکترو، ۵٪ نفت، ۶۵٪ گاز، ۱۰٪ هستهای
هزینه تولید:
غرب: نفت ۴٫۷ سنت هر کیلووات ساعت، هستهای ۳٫۵ سنت هر کیلووات ساعت، زغالسنگ ۳ سنت هر کیلووات ساعت، گاز ۲٫۵ سنت هر کیلووات ساعت
ایران: نفت ۴ سنت هر کیلووات ساعت، هستهای ۵ سنت هر کیلووات ساعت، گاز ۲ سنت هر کیلووات ساعت
گرانتر بودن تولید انرژی هستهای در ایران بخاطر هزینههای بیخود در مورد اشخاصی که پول میگیرند اما در تولید دخالتی ندارند، هست.
مخارج نیروگاه:
هستهای: ۶۰٪ سرمایهگزاری، ۲۰٪ سوخت و ۲۰٪ مخارج جاری
نفت و گاز: ۴۰٪ سرمایهگزاری، ۶۰٪ مخارج سوخت و جاری
هر نیروگاه هستهای عمر محدودی دارد و بعد از این مدت هم بخاطر پرتوهای خطرناک، نمیشود رهایش کرد، بلکه باید برچیده شود و برای برچیدن نیروگاه به ۱۵٪ سرمایهگزاری و مخارجی که برای ساخت و سوخت و جاری مصرف شد، نیاز هست. هزینهء کلانی برای تولید برق و بخطر انداختن محیطزیست.
اینکه ایران به انرژی نیاز دارد هیچ شکی نیست اما دو نیروگاه که فقط ۶۰۰ مگاوات تولید خواهند کرد، این درد را دوا نمیکند هیچ بلکه خطر برای محیطزیست دارد و درضمن بهانهای برای حمله نظامی، محاصرهء اقتصادی و رقابت برای مسلح کردن منطقه هست.
برای برطرف کردن کمبود انرژی باید کارهای مهمتر انجام داد. مانند مصرف درست و صرفهجویی که در ایران ملاحظه نمیشود. برای مثال چند آمار: مصرف کارخانه سیمان در ایران ۳۵٪ بیشتر از کارخانههای غرب هست. ذوب آهن اصفهان ۵٨٪ بیشتر از ذوبآهن مشابه در ژاپن انرژی مصرف میکند. یخچالهای ساخت ایران ۲۰٪ بیشتر از یخچالهای معمولی ساخت خارج مصرف میکنند. و ... و ...
در ایران انرژی با ١١٪ تولید ناخالص ملی سوبسید (کمک، اعانه) میشود و اگر ملاحظه کنیم که ده درصد قشر ثروتمند ایران ۱۲ برابر بیشتر از بقیه انرژی مصرف میکنند، میبینیم که این پول بیشتر به جیب پولدار میرود.
نتیجه:
انرژی هستهای نقش حاشیهای دارد (قابل توجه: ایشان هم مثل اکثر اقتصاددانان سیستم سرمایهداری با انرژی هستهای مخالف نیستند. چونکه خرج زیاد یعنی پایدار ماندن سیستم و قدرت) و بالا بردن تولید برق با گاز (رودخانههای پرآب نداریم و بخاطر همین بیشتر کردن هیدروالکترو ممکن نیست، ذخایر نفت محدود و اهمیت اقتصادی زیادی برای ایران دارند و بخاطر همین مصرف نفت باید تقلیل یابد و تولید برق با نفت هم نادرست هست.)، کم کردن مصرفهای اضافی و اصلاحات اقتصادی و سیاسی، مهمتر هستند.
بنابرین اگر مذاکرات با اروپا شکست بخورد (که بنفع امریکا خواهد بود) در استراتژی انرژی ایران تزلزل میافتد و توصعه اقتصادی و امنیت ملی تهدید میشوند.
سرآخر یک نکته مهم و نشاندهنده:
یکی از ایشان سوال کرد که چرا به انرژی خورشید اهمیت داده نمیشود، بخصوص در ایران که خورشید زیاد میتابد.
جواب داد: من نکات علمی و فنی را نمیدانم اما از آماری که بدستم میرسد، تولید انرژی خورشیدی با فنون امروزه از لحاظ اقتصادی ممکن نیست.
و اینچنین در پخش یکی از دروغهایی که با همه قدرت میخواهد جلوی استقلال شخصی و جمعی را بگیرد و مردم را محتاج قدرت و سرمایه انانی که دارند نگه دارد، حال خواسته یا ناخواسته یاری کرد. ما را در خیال اینکه به موجودات بیثمر نیاز داریم تا مارا یاری دهند یا حفاظت کنند، نگه میدارند و ما هم فقط بخاطر قبول نکردن مسئولیت حاظریم باور کنیم.
اگر من، ما یا شرکتی بخواهد برای میلیونها با کمک نور خورشید انرژی تولید کند با فنون امروزه فایده و سود مالی نخواهد داشت.
اما اصل و برتری این نوع تولید این هست که هر خانواری (کم و بیش) میتواند سلولها و واحدهای تولید انرژی بخرد و بالای سقف خانه خود نصب کند و حتی کاملا مستقل شود. و این ترس از استقلال هست که باعث پخش دروغ یا حقیقت ناکامل میشود که دارندگان قدرت و ثروت محتاج ندارندهها و زحمتکشان و متفکرین هستند و نیاز مبرم به آنان دارند. که انانی که ندارند، زحمت میکشند و فکر میکنند خیال اشتباه میکنند که به اشخاص دارای ثروت و قدرت نیاز دارند!!!
بیسالار و مستقل شوید!!!
بیانیهی کانون وبلاگنویسان ایران پنلاگ در مورد اعتصاب غذای مجتبی سميعینژاد
محمد سیفزاده وکيل مدافع مجتبی سميعینژاد وبلاگنويس زندانی اعلام کرده است:"در تماسی كه صبح امروز موكلم با من داشت، به من اعلام كرد كه به جهت بازداشت غیرقانونیاش و اقدامات خلاف قانون دادسرای ناحیه 21 و این كه مقامات قوه قضاییه اقدامی در جهت رسیدگی به پرونده او نكردهاند، از امروز دست به اعتصاب غذا زده است."
مجتبی سميعینژاد چندين ماه است که به صورت غيرقانونی بازداشت، شکنجه شده و موردبازجویی قرار گرفته است و مقامات سياسی و قضایی جمهوری اسلامی به تمام درخواستهایی که برای آزادی مجتبی سميعینژاد شده است تا کنون وقعی ننهاده اند. وضعيت جسمی مجتبی سميعینژاد بسيار نگران کننده است و جسم نحيف شده اش تاب اعتصاب غذا را ندارد. آيتالله شاهرودی به عنوان بالاترين مرجع قضایی جمهوری اسلامی مسئول مستقيم هرگونه اتفاق ناگواری است که برای اين وبلاگنويس زندانی پيش بيايد.
کانون وبلاگ نویسان ایران
وكیل مجتبی سمیعینژاد از شكستن اعتصاب غذای موكلش خبر داد
معرفی یک صفحه و یک پروژه:
سايت سياستمدار، سايتی برای آنان که می خواهند عمق سياست را دريابند.
هر هفته يک موضوع را باهم بررسی میکنيم و زير خبرها، گزارشهای مهم مرتبط با آن خط میکشيم.
ادامه
موضوع این هفته سایت:
بـررسی بـحران هـسـتـهای جـمـهوری اسـلامی
0 بیان و اندیشه:
ارسال یک نظر