و بزودی جواب چند سوال جالب (جالب بخاطر سادگیشان و سعیشان بزور خود را قانع و توجیه کنند) که هزارانبار بهشان پاسخ داده شده اما چونکه نمیخواستند و نمیخواهند، هنوز اصرار میکنند که جوابی نیست!!!!
میگویند: هیچجا نخوندم بعد از نقشه شما چه اتفاقی میافتد؟
اول یک توضیح در مود "نقشه". این برای من هیچوقت نقشه نبود بلکه من در انتخابات فرمایشی و نمایش و غیر آزاد هرگز شرکت نکرده و نمیکنم. چونکه این شرکت را قبول وضعیت میدانم و گر توان تغییر وضعیت ندارم، حداقل قبولش نمیکنم.
حال جواب به سوال. اگر نخوندی تقصیر من نیست بلکه خواست خودت بود. قبل ازینکه نقشه را اکثریت قبول کند از "وضعیت" سخن رفت و گر نخواندی یا نخواستی یا داری دروغ میگویی: برقراری یک جامعه دمکراتیک (مردمسالاری) البته من امیدوارم دمکراتیک شفاف باشد (یک قدم بیشتر از غرب) و اینهم قدمی برای رسیدن به هدف نهایی که برقراری یک جامعه آزاد و مستقل هست، میدانم. رفراندم، اصلاحات یا برقرای انتخابات آزاد میخواهی، باید فشار بیاوری و خواستت را نشان دهی. با رای دادن وضعیت کنونی قبول می کنی و وقتی قبول کنی چرا جامعه اصلاح شود!؟
میگویند: چه اتفاقی بعدش خواهد افتاد؟
دقیق خب من هم نمیدانم، چونکه خودم را نماینده قدرت مطلق و همه چیزدان که نمیدانم. البته امیدوارم و خیال میکنم مثبت خواهد بود و خلاصه نمیشود پیشگویی کرد و بنا به قوانی فیزیک کوانت که حتی بیشمار هست. اما چه اتفاقی خواهد افتاد اگر بروم رای بدهم را میدانیم چونکه دیدهایم: ثبات قدرت و مطلقتر شدندش.
بعدش این طرز تفکر بدترین طرز فکری هست که تابحال دیدم و شنیدم. خوشبحال ما که اجداد ما اینگونه فکر نکردند وگرنه هیچ تغییراتی تابحال نشده بود.
می گویند: به من بگو چه کنم؟ منظورت این هست که هیچ نکنم؟ من باور دارم که عمل کردن بهتر از عمل نکردن هست.
من هم قبول دارم کاری کردن بهتر از هیچ نکردن هست اما این رای دادن همان هیچ نکردن هست، قبول و تسلیم هست. با رای دادن در یک انتخابات فرمایشی و نمایشی و انتخاب شخصی که کاری ازش برنمیاید تو چه کردی بغیر از هیچ و دستت را روی دستت گزاشتی و خودت را فریب دادی که من یکی انتخاب کردم که او خواهد توانست کاری کند؟؟؟؟
و یک نکته دیگر وقتی یکنفر میخواهی که به تو بگوید چه کنی برو رای بده و چنین ولایت را قبول کن و از ولی فقیه تقلید کن، فقط من از تو یک خواهش دارم برو پای ولیه فقیهات را ببوس و ازو خواهش کن منو مجبور به تقلید نکند، به من نگوید چه غلطی بکنم (ببخش اما جوابی دیگر به این سوال ندارم).
آزادی دین به این معنی هست که تو مجازی مرجع تقلید خود انتخاب کنی و مقلدش باشی، اما به هیچ وج نباید همه را مجبور به تقلید کرد.
می گویند: نشان بده با شرکت نکردن چگونه میتوانیم چیزهایی بدست بیاوریم؟؟
اولا می گویم با شرکت نکردن تو نشان بده چیزهایی دیگر میخواهی، بغیر از وضعیت موجود. بعد اگر واقعا خواستداری، بخودت زحمت بده و برو در وب بگرد و یا در همین بلاگ بگرد و بخون!!!
و سرآخر همچین حرف از شرکت نکردن میزنی که انگار این انتخابات آزاد و رایهایی که داخل صندوق ریخته میشوند با همدیگر فرق داردند و اینچنین سنگین و ارزشمند هستند و با رای خود میتوانی مداخله کنی، ببخش وقتی اینگونه سوال یا جواب را میشنوم از سادگی شخص یا اینکه شخص خیال میکند من خرم، خندهام میگیرد. با اینکه میدانم گریهدار هست. آخه دوست عزیز وقتی در یک انتخابات غیر آزاد (ایران، عراق زمان صدام، چین، اکثر کشورهای افریقایی و .... و .... و ....) شرکت میکنی، در انتخاباتی که فقط آری گفتن به قوانینی هست که مداخله تو را منع میکند، حقوق تو را لغو و پایمال میکند، واقعا خیال مکنی مشارکت میکنی؟؟؟ تکرار میکنم یا خیلی ساده و خوشباوری یا خودت را میخواهی فریب دهی یا اینکه خیال میکنی من خیلی خرم. شرکت کردن در اینگونه انتخابات نمایشی و غیر آزاد قبول این هست که نمیخواهی در سرنوشت و آینده خودت مداخله کنی. قبول میکنی که عدهای محدود بدون مشارکت تو در مورد تو تصمیم بگیرند. یعنی حکومتی که به تو میگوید هیچ نکن بغیر از فرمانبرداری و اری گفتن و بعدش هم، ببخش، بدون شرم و حیا میایی از من سوال میکنی: به من بگو چه کنم؟ منظورت این هست که هیچ نکنم؟. مثل اینکه نه قانون اساسی قمحوری را خواندی که خیال می کنی با شرکتت میتوانی مداخله کنی و نه دری وریهای این گیلهمرد را که همچین سوال جوابی ازش می کنی!!!
میگویند: ااگر رای ندیم، راستیها میبرند و خفقان بیشتر میشود!
هنگام انتخابات مجلس هم همین گفتند. آیا خفقان بیشتر از زمان قتلهای زنجیرهای، ۱۸ تیر و به زندان انداختن روزنامهنگاران که در زمان ریاست جمهوری خاتمی و اکثریت اصلاحطلبان در مجلس بوقوع پیوست، شد؟؟؟؟
این خاتمی و رای شما نبود که باعث شد، خفقان کمتر شود یا آزادیهای نسبی داده شود، بلکه این زمان و فریب افکار جهانی برای دادوستد و سود مالی بیشتر بود که باعث شده آزادی نسبی داده شود و بخاطر همین هم خاتمی را بجلو فرستادند. این شما نبودید که خاتمی را انتخاب کردید، بلکه او از قبل انتخاب شده بود و شما هم فقط آری گفتید!!!
ادامه دارد ....
ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام
پنجشنبه، خرداد ۱۲، ۱۳۸۴
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 بیان و اندیشه:
ارسال یک نظر