ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

سه‌شنبه، آذر ۰۵، ۱۳۸۷

با سلام ...

۲۵ نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان

بشر از قدیم برای رسیدن به خواست خود به خشونت توسل کرد و هنوز هم می‌کند و اینرا از توانایی خود می‌پندارد و به انواع و گفتار مختلف بکار بردن آنرا توجیه می‌کند. سرچشمه خشونت ترس، خودخواهی و ناتوانی در بکاربردن دیگر توانایی‌هایمان که ما را از بقیه جانوران مجزا میکند، می‌باشد. این ناتوانی تا حدی هست که ما را بر ان داشته تمامی توانایی خود (عقل و هوش، قدرت تخیل و تدبیر، ثروت فکری و مالی و ...) برای حل مشکلات و رسیدن به خواست‌ها در زوردار کردن خود و یا زوردار نشان دادن خود بکار بریم. قدرت (خشونت) دولت را بیشتر و متمرکزتر و کارا تر کنیم. قدرت (خشونت) ارتش و پلیس را بیشتر و کاراتر کنیم. قدرت (خشونت) موسسه و شرکت خود بیشتر می‌کنیم. می‌آموزیم که تسلط بر دیگران آزادی ما را تضمین می‌کند و اگر می‌خواهیم آزاد و راحت باشیم باید دیگران بر ما مسلط باشند. جامعه را طبقه بندی کردیم و فرماندار و فرمانبر داریم و این نظم ما هست و هرکه گوش نکند و سربراه نباشد با قدرت (خشونت) به او پاسخ خواهد داده شد. زور و ضعف را می‌آموزیم و فرا می‌گیریم و به انواعی بکار می‌بریم. چگونه می‌شود خشونت را منع کرد وقتی تنها راهی که نظام حاکم دارد بکار بردن خشونت برای جلوگیری از خشونت هست؟ البته تربیت و تعلیم لازم هست اما وقتی حرف و عمل دوگونه باشد وقتی کسی بالاسر و مراقب نباشد، وقتی آنانی که خود زور ندارند و هیچ قدرتی هم حامیشان نیست چه بلایی سرشان خواهد آمد. خیال می‌کنید که آنانی که در حرف و بالاجبار زور (خشونت) در عمل قبول کردند خشونت علیه زنان خلاف اخلاق و قانون هست و تا وقتی توانایی بکار بردن خشونت (زورگویی) علیه زنان را ندارند، مطیع قانون و اخلاق جامعه هستند، وقتی وضعیت جور دیگر هست چگونه رفتار می‌کنند: هنگام جنگ و اغتشاش، در چارچوب خانه، زیر سلطه دیکتاتوری ... .
حال چه برسد به جوامعی که خشونت و زورگویی علیه زنان را سنت و فرمانبری زنان را اخلاقی می‌شمارد.
اینکه حرف و عمل دوگونه هست، اینکه دانستن (خشونت علیه زنان نادرست و زننده و غیر اخلاقی) و خواستن (تسلط بر زنان، بخاطر خوی ترسو بودن، راحت‌طلبی) متاسفانه دوگونه هستند و دورویی مان باعث جلوگیری از تغییر طرز فکر می‌شود، با تمام شعارهایی سال‌های سال و حتی قرن‌ها می‌دهیم، همین روز نشان می‌دهد:
۲۵ نوامبر ۱۹۶۰ میلادی سه خواهر از چهار خواهر بعد از ماه‌ها زیر شکنجه دولت (سرویس اطلاعاتی ارتش) جمهوری دومینیکن به قتل می‌رسند و این یک خواهر حماسه آن سه را زنده نگه می‌دارد و شجاعتشان نماد مبارزه زنان علیه بی‌عدالتی می‌شود. تازه ۱۹۸۱ میلادی بعنوان روز منع خشونت علیه زنان برگزیده شد و ۱۸ سال دیگر طول کشید تا سازمان ملل این روز را روز جهانی اعلام کرد.




خشونت ‌نهادینه‌شده علیه زنان در ایران • مصاحبه

در ایران، خشونت‌ علیه زنان به‌طورعمده جنبه قانونی دارد و در مناسبات تبعیض‌آمیز خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی نیز بروز می‌یابد. یک فعال حقوق زنان با تاکید بر این واقعیت، به نقش قدرت دولتی در رواج این خشونت اشاره می‌کند.

۲۵ نوامبر روزجهانی محو خشونت علیه زنان است. مطابق آمار، خشونت به هر شکل خود، همان اندازه از زنان در فاصله سنی ۱۵ تا ۴۴ سال قربانی می‌گیرد که سرطان آنها را از پا در می‌آورد.

در ایران، خشونت‌ علیه زنان به‌طور عمده در قالب‌قانون و تبعیض‌‌های اجتماعی شکل می‌گیرد و در مناسبات خانوادگی و فرهنگی جریان می‌یابد. محبوبه عباسقلی‌زاده، از فعالان حقوق زنان با تاکید بر این واقعیت، قدرت دولتی را مولد اصلی خشونت علیه زنان در ایران می‌داند.

بقيه (Deutsche Welle)

۱ نظر:

  1. به امید روزی که هم زنان آزاد باشند و

    حق و حقوقشان بزرگ داشته شود، همچنین مردان نیک.

    پاسخحذف