جناح حاکم به ظاهر به دو گروه تبديل شده و روی صحن به دعوی زرگری پرداخته و پشت پرده دور يک منقل و زير يک کرسی جمع شده، روی صحنه دعوی را به جنگ زرگری تبديل ميکنند. البته درين روش برای حفظ ظاهر هم شده بايستی چندين انسان با ايمان که حقيقت بودن شعارات را باور دارند، وارد صحنه کنند. اينان برای به صحنه کشيدن مردم درين بازی سياسی بسيار لازم هستند.
آلت حاکم عده ای از نمايندگان قبلی را که در جناح اصلاح طلب هستند (البته سران و عده ای از آنان بنا به روش اساتيد غربی بايستی محافظه کار پشت ماسک اصلاح طلبی باشند) رد صلاحيت ميکنند. نمايندگان رد صلاحيت شده و همجناحيان بعد از سالها به فکر مبارزه برای برقرای انتخابات آزاد ميشوند و تحصن ميکنند و از مردم تقاضای پشتيبانی. مردم هم (عده ای کم يا بيشتر) زير شعار "ما خواهان انتخابات آزاد هستيم" از تحصن کنندگان حمايت ميکنند. آلت حاکم رد صلاحيت را پس ميگيرد. تحصن کنندگان اعتصاب خود را تمام ميکنند. مردم در انتخابات شرکت و انتخابات درين کشور آزاد ميشود. البته مثل سالهای گذشته بسياری از اشخاص بخاطر افکار و عقايد نامطلوب جناح حاکم رد صلاحيت ميشوند اما چونکه ديگر نمايندگان اعتصاب نميکنند، انتخابات چهره آزاد بخود ميگيرد. وقتی دروغ را هی تکرار کنيم، حتما خودمان هم باورش ميکنيم!
يکی از عوارض جانبی اين نوع آزاد کردن انتخابات که بنفع حکام هست، اين خواهد بود که عده زيادی از پشتيبان کنندگان، دلسرد ميشوند و به صف بيخيالان ميپيوندند. اما تا وقتی که سياست بيخيال کنی همه را بيخيال نکرده، نبرده اند.
اما چه نتيجه؟؟؟؟
نتيجه يک گيله مرد: " راه مبارزه سياسی فايده ای برای عموم ندارد، بلکه فقط جناح و گروه حاکم ازين مبارزه سود ميبرد، حال چه حکام امروز باشند چه حاکمين فردا، و هردفعه بطرف فساد کشيده شده است. ما بايد با سياست مبارزه کنيم. با تحريم انتخابات ناشرافتمندانه تا برگذاری يک انتخابات آزاد حقيقی. بياييد خود انتخاب کنيم. نه فقط بين انتخاب شدگان آلت حکومت، انتخاب کنيم."
در مورد افکار عمومی جهان در دروغی بنام اصلاحات سخن گفتم. درينکه برای ادامه داد و ستد با بقيه دنیا، نظر خوب افکار عمومی جهان مناسب هست هم گفتم. حکام ايران برای حفظ قدرت خود و داد و ستد با سران سرمايه به اصلاح طلبان ناتوان نياز داشتند. حال به انتخابات ظاهرا آزاد نياز دارند.
اتحاديه اروپا عقد پيمان همكاري هاي گسترده اقتصادي با جمهوري اسلامي را به تعويق انداخت. از پيک ايران
بجای حمايت از تحصن کنندگان نظام، از ستم ديدگان نظام حمايت کنيم.
تحصن كارگران شرکت ذوب مس در خاتون آباد کرمان، در پي درگيري با نيرو هاي انتظامي به خشونت كشيد
و حال کمی فکر کنيد که چرا جهان را از تحصن نمايندگان با خبر کردند، اما خبری از تحصن کارگران نبود. برای اينکه آنان ميدانند قدرت واقعی دست کيست. فقط ما نميدانيم و يا نميخواهيم بدانيم تا مسئوليتش را بعهده نگيريم.
آرمين گيله مرد
0 بیان و اندیشه:
ارسال یک نظر