ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

پنجشنبه، بهمن ۰۹، ۱۳۸۲

با سلام ...

حکومتها درايت دارند، صادق و امين نيستند.

شما گفتيد و من هم باور کردم. جوابی به آقای محمد علی ابطحی که وبلاگی براه انداحته و عکسی از خودش با لبخندی دلنشین و سخنانی قشنگ و دلچسب در اون جا داده که انگار بهترين عوامفريبان حرفه ای آمريکايی که برنده انتخابات آمريکا را تعيين ميکنند، مشاور ايشان بودند. سر وقت آمديد، بموقع سخنان زيبا ميگوييد اما مثل همه سیاستمداران ترمز اصلاحات هستيد.

جواب به سناريوي شرکت در انتخابات :

سلام ... در اصل با خوندن نوشته هایتان بیش ازاين انتظار نداشتم. خیلی قشنگ مینوسید خیلی حرف ميزنید اما چيزی نميگوييد. معلوم هست که دنیا و نه فقط ايران دست آدمهای با درایت هست. و البته این درایت را برای بهبودی وضع عموم استفاده نمیشود. اگر درایت نداشتند که نمیتوانستند با شعار مبارزه با فقر و عدالت احتماعی در تمام دنیا به حکومت برسند و بعد از ساليان سال نه اینکه فقر از بين نرفت، نخیر . نه اینکه تفاوت میان فقير و ثروتمند مالی کمتر نشد، نخير. بلکه در طول تاريخ بشر اين تفاوت به اين اندازه زياد نبوده است که امروز هست و مردم هنوز و هرروز گول حکومتها را ميخورند. با شعار های دروغين و قولهای توخالی و استفاده از ترس و وحشت مردم هنوز از شرق تا غرب بر سر قدرت نشسته اند و سود سرمايه داران را تضمين ميکنند. آیا اين درايت نيست؟؟؟؟؟؟ بيش از نيم قرن پيش اعلاميه حقوق بشر امضا شد و کشورهايي که خود اين حقوق را تضمين نميکنند با اسم دفاع ازين حقوق، اين حقوق را زير پا گذاشته و مردم را بمباران ميکنند. آيا اين درايت نيست؟ بيش از ۱۴۰۰ سال بنام محمد و الله و برابری و برادی و با به سر نيزه زدن قرآن از بنی اميه و عباس گرفته تا صفويه و آل سعود و حکومتی که جنابعالی جزوش هستید قصرها ميسازند و اموال انباشته ميکنند و از مالکين دفاع ميکنند و ثروت مي اندوزند و با همه اينحال هردفعه مردم دوباره گول ميخورند. آيا اين نشان درايت کبير نيست؟؟؟؟؟ آيا وقتی دشمن مشروطه اولين نخست وزير مشروطه ميشود، آيا وقتی با شعار اصلاحات دوبار به رياست جمهوری رسيدن و ترمز اصلاحات شدن، نشان درايت نيست؟؟؟؟؟ چرا! مشکل اصلی ما همين درايت شما هست. درايتی که ازش برای به بند و بردگی کشيدن مردم مورد استفاده قرار ميگيرد. نه فقط در ايران بلکه در تمامی اين کره. حکومتها درايت دارند، صادق و امين نيستند.

چهارشنبه، بهمن ۰۸، ۱۳۸۲

با سلام ...

در ...

... مورد تحريم انتخابات ناشرافتمندانه در ايران:
» آن‌چه باعث حفظ نظام مي‌شود راي مردم است.« امام خمينی


... مورد وضيت دانشجويان در اروپا:
مجلس انگليس با 316 رای موافق و 311 رای مخالف به تصميم دولت بلاير رای مثبت داد. شهريه دانشگاه در انگليس سه برابر (3000 پوند) ميشود.


... جواب به سلام... »فکر کنم مي شناسمت. هر کاري فکر مي کني درسته بکن. فقط مواظب خودت باش. کساني مثل تو کم پيدا مي شند. من که اصلا نمي تونم مثل تو باشم. خودخواه تر و بدبين تر و ترسو تر از اوني هستم که بتونم اين کارها رو بکنم.
بهت خوش بگذره«
فکر نکنم. هتو پخ بوکونی، زهره ترک کونم. من هم خود خواه هستم، فقط خواست خودم با خيليها فرق دارد. آشنايان به من تهمت بدبينی ميزنند، چونکه اين راه که انسان به پيش گرفته (ظاهرسازی، دروغ باوری، دورويي و خود فريبی) مثل رفتن حشرات بسوی نور ميدانم. اما بر اين باورم که انسان اگر بخواهد ميتواند جور ديگر رفتار کند، ميتواند بدون جنگ زندگی کند. مِتواند بدون حرص و طمع زندگی کند. متاسفانه باور و امید خودشان را به اين سيستم حريص سرمايه سالاری را خوشبينی ميپندارند و ايمان من به انسان را غير واقعيت ميخوانند.

سر آخر يک سوال: آيا کودکی، نوزادی در بقل گرفته ايد که ازش شرارت، حرص و طمع، حسادت و نفرت ببارد؟؟؟؟؟ پس اين ماييم که بزرگشان ميکنيم که مسئوليم. بياييد اين مسئوليت را قبول کنيم و دنيايي بهتر بسازيم.

سه‌شنبه، بهمن ۰۷، ۱۳۸۲

با سلام ...

چه جوری يک انتخابات را آزاد کنيم (به روش واقعی ظاهرسازی غرب)

وقتی انتخابات نمايشی که سالها با کمک شعارهای حقيقی که به لجن کشيده و به شعارهای دروغين تبديل شده، برپا شد ديگر نميتواند مردم را به پای صندوق بکشاند تا به رژيم چهرهء مردمی دهد، بايد فکر ديگری کرد و انتخابات را ظاهراً آزاد کرد.

جناح حاکم به ظاهر به دو گروه تبديل شده و روی صحن به دعوی زرگری پرداخته و پشت پرده دور يک منقل و زير يک کرسی جمع شده، روی صحنه دعوی را به جنگ زرگری تبديل ميکنند. البته درين روش برای حفظ ظاهر هم شده بايستی چندين انسان با ايمان که حقيقت بودن شعارات را باور دارند، وارد صحنه کنند. اينان برای به صحنه کشيدن مردم درين بازی سياسی بسيار لازم هستند.

آلت حاکم عده ای از نمايندگان قبلی را که در جناح اصلاح طلب هستند (البته سران و عده ای از آنان بنا به روش اساتيد غربی بايستی محافظه کار پشت ماسک اصلاح طلبی باشند) رد صلاحيت ميکنند. نمايندگان رد صلاحيت شده و همجناحيان بعد از سالها به فکر مبارزه برای برقرای انتخابات آزاد ميشوند و تحصن ميکنند و از مردم تقاضای پشتيبانی. مردم هم (عده ای کم يا بيشتر) زير شعار "ما خواهان انتخابات آزاد هستيم" از تحصن کنندگان حمايت ميکنند. آلت حاکم رد صلاحيت را پس ميگيرد. تحصن کنندگان اعتصاب خود را تمام ميکنند. مردم در انتخابات شرکت و انتخابات درين کشور آزاد ميشود. البته مثل سالهای گذشته بسياری از اشخاص بخاطر افکار و عقايد نامطلوب جناح حاکم رد صلاحيت ميشوند اما چونکه ديگر نمايندگان اعتصاب نميکنند، انتخابات چهره آزاد بخود ميگيرد. وقتی دروغ را هی تکرار کنيم، حتما خودمان هم باورش ميکنيم!

يکی از عوارض جانبی اين نوع آزاد کردن انتخابات که بنفع حکام هست، اين خواهد بود که عده زيادی از پشتيبان کنندگان، دلسرد ميشوند و به صف بيخيالان ميپيوندند. اما تا وقتی که سياست بيخيال کنی همه را بيخيال نکرده، نبرده اند.


اما چه نتيجه؟؟؟؟

نتيجه يک گيله مرد: " راه مبارزه سياسی فايده ای برای عموم ندارد، بلکه فقط جناح و گروه حاکم ازين مبارزه سود ميبرد، حال چه حکام امروز باشند چه حاکمين فردا، و هردفعه بطرف فساد کشيده شده است. ما بايد با سياست مبارزه کنيم. با تحريم انتخابات ناشرافتمندانه تا برگذاری يک انتخابات آزاد حقيقی. بياييد خود انتخاب کنيم. نه فقط بين انتخاب شدگان آلت حکومت، انتخاب کنيم."

در مورد افکار عمومی جهان در دروغی بنام اصلاحات سخن گفتم. درينکه برای ادامه داد و ستد با بقيه دنیا، نظر خوب افکار عمومی جهان مناسب هست هم گفتم. حکام ايران برای حفظ قدرت خود و داد و ستد با سران سرمايه به اصلاح طلبان ناتوان نياز داشتند. حال به انتخابات ظاهرا آزاد نياز دارند.

اتحاديه اروپا عقد پيمان همكاري هاي گسترده اقتصادي با جمهوري اسلامي را به تعويق انداخت. از پيک ايران





بجای حمايت از تحصن کنندگان نظام، از ستم ديدگان نظام حمايت کنيم.

تحصن كارگران شرکت ذوب مس در خاتون آباد کرمان، در پي درگيري با نيرو هاي انتظامي به خشونت كشيد

و حال کمی فکر کنيد که چرا جهان را از تحصن نمايندگان با خبر کردند، اما خبری از تحصن کارگران نبود. برای اينکه آنان ميدانند قدرت واقعی دست کيست. فقط ما نميدانيم و يا نميخواهيم بدانيم تا مسئوليتش را بعهده نگيريم.

آرمين گيله مرد

دوشنبه، بهمن ۰۶، ۱۳۸۲

با سلام ...

شنبه در برلين

طبق معمول اين شنبه هم در برلين تظاهرات بود. به پایان نرسيد چونکه وقتی نوبت سخنرانی ها بود، تظاهرات کنندگان متوجه شدند که قصر جمهوری اشغال شد. تلويزيون بود و فيلمبرداری کرد اما نشان ندادند. چونکه حتما اجازه نداشتند مردم را باخبر کنند که با اينکه برلين پول ندارد، 150 مليون برای بازسازی ساختمان خرج کردند. حالا هم قراره 200 مليون بدند تا خرابش کنند و بعد با مليونهای بيشتر قرار هست جايي برا پز دادن بسازند. پليس ايندفعه هی ميخواست درگيری بوجود بياورد و کتک بزند، البته خوشبختانه کسی گول نخورد و پليس هم طبق معمول گيج: " چيکار کنيم، چند نفر اينجا هستند و چند نفر اونجا. جمع هستند بدون اينکه تجمع کنند." هی ميامدند دور ما، ما هم بعد ميرفتطم انطرفتر. پليسی آمد با يکی حرف زد اونم جواب داد و دستش را بطرف آسمان بلند کرد. در ماشين پليس باز ميشود و سبزجامگان بيرون ميريزند و خوشحال که زدو خورد و نااميدانه و افسرده سوار ميشوند وقتی ميفهمنند که اينطرف خشونت پرست وجود ندارد .....
بدون خشونت و با اتحاد ميتوانيم سياست را وادار کنيم که فقط شعار دنیای بهتر را ندهد، بلکه واقعا برای عدالت اجتماعی کوشش کند.



آلبوم پانوراما افتتاح شد.
east side gallery

جمعه، بهمن ۰۳، ۱۳۸۲

با سلام ...

پول، پول را تميز ميکند - قسمت دوم

نيويورک تايمز (۲) چندی بعد از فاجعه يازده سپتامبر گذارش داد که يک گروه از آنان، بانکدار و صنعت داران بزرگ، با بوش ملاقات کرده و ضد قوانين-ضد-پولشوری که قرار بود در قانون-ضد-ترور برداشته شود جبهه گرفتند: اين قوانين به "توانايی رقابت بين المللی" ما لطمه ميزنند. اما دليل اصلی اين هست که سودی که از پول تميز ميکنند ۵ تا ٪۱۰ هست اما سالانه ٪۲۵ از پول کثيف را بجيب ميزنند. و در دنيای که پول و سود مهمترين چيز شده است، مسلم هست که راهزنان و جنايتکاران سود کلان آور بايد بيگناه بمانند.

فقط زنجير تفکری نيست، افکار پارانويا نيست، يک فرضيه مشکوک دسيسه نيست، بلکه يک حقيقت مشخص هست که سيستم مالی اين دنيا با کمک واژه "اسرار بانکی" يک دسيسه واقعی را ميپوشاند، ترويج و ترقی ميدهد و با تمام قدرت خود ازش دفاع ميکند و اين شبکه دسيسه کارانه هست که داد و ستد مخفی مالی مافيا، مفسدين حکومتی و مالی و تروريستها را ممکن ميسازد. فاجعه يازده سپتامبر بهترين فرصت بود که اين شبکه را تحت فشار قرار داده و جلوی خيلی از جنايات را گرفته، اما برای اينکار احتياجی نبود که افغانستان را بمباران و اشغال کنند و با اشغال عراق هم نخواهند توانست جلوی خشونتی که سود پرور هست بگيرند بلکه ميبايست بانکهای باهاما و جزاير کوچک ديگر و سوييس و امثال آنها را تحت کنترل عمومی قرار دهند و مسئولينشان را در آمريکا و اروپا دنبال کنند. اما چونکه اين اتفاق نمي افتد، مامورين تجسس با رد پول نميتوانند مجرمين را شناسايی کنند.

ميماند رد مجرمينی که دولت آمريکا به عموم معرفی کرد. از همان اول شک بود که همچين عمليات بزرگی را نميشود بدون اينکه سازمانهای اطلاعاتی متوجه شوند، آماده کرد و انجام داد. مدرک هايی (قرآنی که فراموش شد، دستور عمل مرموز و ...) هم که شک ها را بيشتر کردند. اگر هم گذارش تايمز اف اينديا (Times of India) (۳) در مورد اخراج کردن رئيس سازمان اطلاعاتی پاکستان يک ماه بعد از فاجعه حقيقت داشته باشد – اودستور داد که صد هزار دلار به حساب محمد عطا واريز شود – ما شاهد يک بازی و دسيسه سازمان اطلاعاتی و امنيتی هستيم که باعث ميشود استاد پيری هم مثل جون له کری (John le Carré) (۴) شاخ در مي آورد.

بعد ازاينکه وال استريت ژورنال (Wall Street Journal) (۵) هم گذارش تايمز اف اينديا را بدون مغايرت نقل قول کرده، امکان اينکه گذارش به حقيقت نزديک باشد زياد هست. ژنرال محمود احمد فقط مدير Inter-Services-Intelligence ( ISIسازمان امنيتی شبهه گشتاپوی پاکستان با بيش از صدهزار نفر پليس مخفی) نبود، بلکه يکی از معماران ارتشی کودتايی که ژنرال مشرف را بر مسند قدرت نشاند هم بود. اف بی آی با کمک سازمان اطلاعاتی هندوستان ثابت کرد که ژنرال احمد با ربايندگان يک هواپيمای مسافربری هندی در سال ۱۹۹۹ تماس داشت. او بايک مسلمان افراطی و نزاع طلب با مليت بريتانيايی بنام عمر شيخ که با دو همرزم از زندان هند برای تعويض با مسافران هواپيما آزاد شد تا يک شغل والا در سازمان امنيتی پاکستان بگيرد. عمر شيخ بود که پول را در ماموريت ژنرال احمد به حساب عطا واريض کرد.

حال اگر عطا و همراهان يک تيم متخصص "جهاد" (۶Jihad Inc. - Made in USA) بودند که يک مامور والای سازمان اطلاعاتی پاکستان، که با کمک آدمربايان آزاد شده بود، آنان را هدايت ميکرد و به انان پول ميداد، فقط يک سوال ايراد ميشود، آيا اين کار با يا بدون کمک برادر بزرگ ISI که سازمان سيا باشد، انجام شد.

خلاصه هنگام دولت آمريکا بخاطر واريض کردن پول از طرف پاکستان آنچنان که بايد ناراحت نشد!

(۲)http://www.nytimes.com/2001/10/17/national/17MONE.html?todaysheadlines

(۳)http://www.timesofindia.com/articleshow.asp?art_id=1454238160

(۴)http://www.faz.de

(۵)http://www.opinionjournal.com/best/?id=95001298

(۶)http://mitglied.lycos.de/gilemard/doc/conspiracy13.pdf

مبنی بر مقالات ماتياس بروکرز

پنجشنبه، بهمن ۰۲، ۱۳۸۲

با سلام ...

تبليغات

کون لخت يک زن جوان. خانمی ميگويد: من راديو کلاسيک گوش ميدم. دست خانمی وارد صحنه ميشود و باسن زن جوان را ميکوبد. نشيمن شروع به نوسان کردن ميکند و موج ميزند و صدای خانم ديگری ميگويد: راديو کلاسيک، موسيقی مدرن! تمام وقت هم در صحنه فقط يک کون مشاهده ميشود. بدشانسی آوردم که تابستان نبود و پنجره بسته وگرنه تلويزيون را به بيرون پرتاب ميکردم. تبليغات مذخرف زياد ديدم. تبليغات بيمعنی و غير اخلاقی که مردم ميگويند کلاه بردای و دروغ گفتن و خيانت و بيخيالی وبيتفاوتی کار خوبی هست، خساست باحال هست و ... . اما يکنفر به من بگويد کون لخت چه ربطی به برنامه راديويی دارد. ای داد ای بيداد ... آهای مردم ايران اين جامعه ظاهری و بدون اخلاق و دورو را بعنوان سرمشق برنداری ...

ان ده چيسه ری. چی بوکوديم اتو بوبوستيم. مرده شور شيمی ريخت و قيافه ديموکراسی نما را بوشوست. ای خاخوران و براران تا کی خواهيدی بيخيال ايتا گوشه بينيشينيد. اشان کرا امی کيشورا هتو هتو و هچين هچين ای مشت پولپرست بيفکرا فدنداريدی.
امی اجداد بوگوفتيدی:
»آدم خو دسه، شال کون ويجا گرمه نوکونه.«
به فارسی: آدم عاقل وقتی دستش يخ بزند، در کون شغال گرمش نميکند.
ميدانم که دست ما، مخصوصا شمايی که در ايران هستيد، یخ زده، اما خواهش ميکنم، تمنا ميکنم، نگذاريد مجبور شويم دستمان را در کون اين شغالان (دولتهای غرب) گرم کنيم.
نافرمانی مدنی و مبارزات مسالمت آميز تنها راه برای اصلاح کردن ايران هست و تنها راه که بهانه ای برای اشغال ايران بدست اربابان واقعی نظام امروزه ايران ندهيم.

به اميد نابودی سرمايه سالاری و برقراری عدالت اجتماعی

چهارشنبه، بهمن ۰۱، ۱۳۸۲

با سلام ...

دسيسه ورلد ترد سنتر قسمت هيفدهم

ميدانم که هميشه پول بود و به همين زوديها هم نخواهد رفت، اما گذشته ها پول کثيف داشتيم و پول تميز. اما چونکه امروزه پول، پول را تميز ميکند ، همه پولها کثيف شده اند.

پول، پول را تميز ميکند - قسمت اول

بنا بر تحقيقات يک کميته سنات ايالات متحده هر سال ۵۰۰ مليارد دلار غير قانونی پول وارد سيستم مالی آمريکا ميشود (۱). اين معامله چنان بزرگ هست که کنترلش، حتی سعی در کنترلش خود يک انقلاب به حساب می آيد. و وقتی ماموران اف بی آی جلوی اين معاملات غير قانونی را نميتوانند بگيرند، جای تعجب نيست که "رد پول" را در جريان فاجعه يازده سپتامبر نميتوانند و يا اجازه ندارند تعقيب کنند. و اگر هم تعقيب کنند، نخواهند توانست اسمی پيدا کنند بلکه فقط يک يا چندين شبکه توطئه آميز.

اين سيستم دارايي در هم آميخته و از هم جدا با نامهای مختلف برای شماره حسابهای بانکی، بانکها و معاملات نقدی و غير نقدی و ... و کلاه برداری های بزرگ و کوچک و ... که چنان مقدس هستند که هر نوع نگاه کج به آن از "آدم" يک "کمونيست شيطان صفت ميسازذ" و جای تعجب هم نيست که نبودن اين نگاه چپ باعث ميشود که اين سيستم زور و تزوير و سود پرور منجر به پيدايش های جانبی مثل ترور و اعتياد هم ميشود. و ما!؟ ما هم اين عوارض را بعنوان " خسارات تضمينی" (collateral damages) قبول ميکنيم. همينطور هم ملياردها دلاری که ديکتاتوران جهان که از جان مردمشان به جيب زده اند و در مکانی مطمئن بنام بانک انباشته اند، در بانکهای نامداری که در گذارش سنات آمريکا نامبرده شده اند. درين باتلاق پر از لجن هر پژوهشی بدون پشتيبانی قدرت شانسی ندارد تا چه برسد به اوقاتی که دولت آمريکا، يا هر دولتی با تمام قدرت جلوی پژوهش را بگيرد. در مورد اکثر جنايات بزرگ هم همچنين.

بدون اين تقاطع پول شوری، راهزنان مجازی زمان حال – از تروريست و قاتل، مافيای مواد مخدر، قاچاقچی اسلحه گرفته تا کلاه برداران کراواتی و عبا و عمامه داران فاسد – ارتباطشان با بقيه دنيا قطع می بود. ايمنی مالی و مراقبت و مشاهده واريض کردن به شماره حسابها و جلوگيری استفاده از پولهای کثيف ممکن هست. اما چرا جلوی اين ها را نميگيرند؟ اين سوال فقط يک جواب را ممکن ميکند: دنيای غرب توسط نمايندگان منتخب مردم اداره نميشود، بلکه حکومت هنوز دست شواليه های راهزن و چپاولگر هست.

(۱)IM HINTERHOF DER USA BRAUT SICH WAS ZUSAMMEN…

مبنی بر مقالات ماتياس بروکرز

آرمین گيله مرد

برای خوندن قسمتهای قبلی در ستون سمت چپ روی لينک دسيسه مرکز تجارت جهانی فشار دهيد!




يک سر به اين دوست بزنيد : يادداشتهای رضا اقبال که صفحه اش هک شده. اگر راه حلی ميدانيد، خبر دهيد.

دوشنبه، دی ۲۹، ۱۳۸۲

با سلام ...

در مورد اتحاد جمهوری خواهان ايران

۱۰۰٪ سياست. عده ای مهارت سياستمدارانه خود را درين ۳ روز به نمايش گذاشتند.
برای سيستم امروزه جهان، برای جمهوری شدن ايران بجای مشروطه و زمانی جايگزين سلطنت قشر روحانی نما امکان (با تاکيد روی کلمه امکان) دارد راه مثبتی شود.
البته اگر از فرصت استفاده نشود و ايران را اصلاح نکنيم (سرنگونی رژيم)، در آمريکا ۱۲ تا ۱۸ ماه ديگر وقتی همايش بعدی برگذار شد مشاهده خواهيم کرد.

خطاب به شورای هماهنگی اتحاد جمهوری خواهان!
ببخشيد که فضولی ميکنم، اما يک توصيه: سعی نکنيد مانند يک حزب تصميم بگيريد و به "۱۰۰٪ سياست" ادامه دهيد. فکر و کوشش خود را بکار بريد که تا همايش بعدی، حال چه در ايران چه در آمريکا برگذار شود، واقعا و نه فقط اسما جمهوريخواهان را متحد کنيد.




شنبه پيش هم مثل هر شنبه در برلين تظارات بود. سرد بود و بارانی. تعداد دانشجویان کمتر شده بود. ایندفعه کشاورزان هم با 150 تراکتور به میدان آمده بودند. با همه اینحال رسانه های گروهی خفه ماندند. مردم ببینید که حتی اينها با همه شستشوی مغذی مردم خودشون، هنوز چقدر از دانشجويان، هرچقدر هم تعدادشان کم باشد، ميترسند. ميترسند که مردم را از خواب اقفالشان بيدار کنند.

عکسی از تظاهرات شنبه در برلين 28 نوامبر 2003. اين عکس رو خودم گرفتم.

آرمين گيله مرد

جمعه، دی ۲۶، ۱۳۸۲

با سلام ...

گوسفند و مورچه

ديروز نشست مجلس برلين بود. بخاطر همين عده ای دانشجو، کارگر و بيکار تصميم گرفته بودند که در شش نقطه مخطلف دور مجلس جمع شوند. شدند و وسط شهر را فلج کردند. اما تعداد دانشجویان کمتر شده است. خیلی ها بخاطر بستن دانشگاه لج کرده اند و نمی آیند، خیلی ديگر هم از نیامدن بقیه نا امید شدند و نمی آیند. اما هيچکدام فکر نميکنند که اين بيتقاوتی و بیخيالی و لج بازی بضرر چامعه تمام خواهد شد. اين بتفاوتی و بيخيالی و نا آگاهی هست که ديکتاتور ميپروراند.
مرد مسنی به من غر زد که کار ما درست نيست که باعث ميشويم مردم دو ساعت وقت خود را طلف کنند. بهش گفتم دارند در مجلس قوانين ميگذارند و بر ما واجب هست که روبروی مجلس اعتراض کنيم. از من ميپرسد : مجلس کجاست؟؟ نه ميداند چه کسانی در مجلس نشسته اند و چه تصميماتی گرفته اند (کم کردن بودجه تعليم و تربيت، حقوق بيکاری،برداشتن کمک مالی به نابينایان، گرانکردن مترو و برداشتن بليط ارزان مترو برای بيکاران و مجتاجها ، کم کردن بازنشستگی و .... و از طرف ديگر تضمين سود برای شرکتها و پولدارها) اما کار مارا نادرست شمرد چونکه دو ساعت توی ترافيک بود. یعنی اگر اعتراض ميخواهی بکنی، در خانه خودت بکن و فقط غر بزن و حرف بزن و بگذار سياست تصميم خودش را بگيرد تا تو بتوانی بیشتر غر بزنی و ناراضی باشی، بتوانی تقصير را بگردن ديگران بياندازی.
گوسفند و مورچه



برای ديدن بقيه عکسهای اعتصاب دانشجويان برلين، روی عکس کليک کنيد.



اکسیر استبداد

با یک دروغ نو جمع روانه نمی شود
صندوق رأی پر و نشانه نمی شود
اکسیر رأی به جام دو رویان نمی رسد
خودکامگی دوباره جوانه نمی شود
افتاده است نقاب ز چهر منافقان
با این دل به خون، چه که بازی نمی شود
گفتند راستی و رهایی می آوریم
زینان بجز دروغ حواله نمی شود
از کاخ ظلم زلزله چونان که دور شد
دیگر چه غم ز خلق زمانه نمی شود
هشیار بود باید و هم دید عاقبت
جز این دو پای در ره خانه نمی شود
اندیشه است آنکه کنون باید ایستاد
احساس بر این فریب کرانه نمی شود
چون دست به دست و عقل بریزیم روی هم
جز نغمهء رهایی ترانه نمی شود.

شعر از : شاهین میر محمد حسینی



استفاده از تحريم انتخابات برای فروپاشی نظام از کورش عرفانی
مجلس هفتم، جنبش فراگير دمكراسي خواهي و شعار رفراندوم از نيلوفر بيضايی




دوست عزيز، علی جان متاسفانه هروقت روی آدرس کليک ميکنم فقط يک صفحه سفيد باز ميشود و به يک صفحه سفيد نميتوانم لينک بدهم.

چهارشنبه، دی ۲۴، ۱۳۸۲

با سلام ...

دروغی به نام اصلاحات

اصل 177 قانون اساسی قم حوری:

اصل 177

(1) بازنگري در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، در موارد ضروري به ترتيب زير انجام ميگيرد.
مقام رهبري پس از مشورت با مجمع تشخيص مصلحت نظام طي حكمي خطاب به رييس جمهور موارد اصلاح يا تتميم قانون اساسي را به شوراي بازنگري قانون اساسي با تركيب زير پيشنهاد مينمايد:
1 - اعظي شوراي نگهبان.
2 - روُساي قواي سه گانه.
3 - اعضاي ثابت مجمع تشخيص مصلحت نظام.
4 - پنج نفر از اعضاي مجلس خبرگان رهبري.
5 - ده نفر به انتخاب مقام رهبري.
6 - سه نفر از هيأت وزيران.
7 - سه نفر از قوه قضاييه.
8 - ده نفر از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي.
9 - سه نفر از دانشگاهيان.

شيوه كار و كيفيت انتخاب و شرايط آن را قانون معين ميكند.
مصوبات شورا پس از تأييد و امضاي مقام رهبري بايد از طريق مراجعه به آراء عمومي به تصويب اكثريت مطلق شركت‏كنندگان در همه‏پرسي برسد.
رعايت ذيل اصل پنجاه و نهم در مورد همه‏پرسي "بازنگري در قانون اساسي" لازم نيست.
محتواي اصول مربوط به اسلامي بودن نظام و ابتناي كليه قوانين و مقررات بر اساس موازين اسلامي و پايه‏هاي ايماني و اهداف جمهوري اسلامي ايران و جمهوري بودن حكومت و ولايت امر و امامت امت و نيز اداره امور كشور با اتكاء به آراء عمومي و دين و مذهب رسمي ايران تغيير ناپذير است.
( 1 - اصل يكصد و هفتاد و هفتم به موجب اصلاحاتي كه در سال 1368 نسبت به قانون اساسي صورت گرفته، به قانون اساسي الحاق شده است. )

برای توضيح بيشتر راجع به اصلاح ناپذيری نظام کنونی ايران در رابطه با اين اصل مراجعه کنيد به حرفهای یک جمهوریخواه جوان به اتحاد جمهوریخواهان از "عدلان پارسا". این مقاله را حتما بخوانيد.

برای خواندن مقالات درمورد تحريم، امضای توماربرای تحريم ، فراخوان به تحريم انتخابات. لطفا روی لوگو کليک کنيد.


حال اگر ميخواهيم که ايران اصلاح شود، که رژيم اصلاح ناپذير هست، چه بايد کرد؟
راه مبارزه چيست؟ من شخصا مبارزه خشونت آميز را رد ميکنم. بخاطر اينکه مبارزه خشونت آميز وقتی برين نظام پيروز خواهد شد که خشن تر ازين نظام باشد و خشنتر ازين نظام را حتی نميخواهم تجسم کنم. بنابرين تنها راه درست را نافرمانی مدنی و سرپيچی از خواست حکام سرمايه سالار ميدانم.
ما درين راه به افکار عمومی جهان نياز داريم. ما بايد به همه بفهمانيم که اين نظام را نميخواهيم.

قدم اول: تحريم انتخابات مجلس هفتم. البته تحريم کافی نيست. دوستان در خارج بايد بکوشند افکار عمومی را راجع به اين مسئله آشنا کنند. یعنی برگذاری تظاهرات در شهرهایی که ايرانی زياد هست در رد اين نظام و درخواست برپايی انتخابات بنا بر پايه ماده 26 حقوق بشر. هرکی که ميخواهد اين رژيم عوض شود بايد دست در دست همديگر نهاده تا اين تظاهرات وصعت يابد. منظور تعصب را بکنار گذاشته، جمهوريخواه و مشروطه خواه، مجاهد ، چپی، ملی و ... در کنار همديگر با شعار تحريم انتخابات و برگذاری رفراندم افکار عمومی جهان را تغيير داده و اينطور فشار روی رژيم هايي که ازين نظام پشتيبانی ميکنند و با آن معامله، بياورند. بخاطر اينکه يکصدا شويم، بايد شعار های ديگر را فعلا بکنار بگذاريم.

قدم مهم: برای اينکه طبغ اصل 177 قانون اساس رژيم : "محتواي اصول مربوط به اسلامي بودن نظام و ابتناي كليه قوانين و مقررات بر اساس موازين اسلامي و پايه‏هاي ايماني و اهداف جمهوري اسلامي ايران و جمهوري بودن حكومت و ولايت امر و امامت امت و نيز اداره امور كشور با اتكاء به آراء عمومي و دين و مذهب رسمي ايران تغيير ناپذير است." و رفراندم برای تعيين نظام از ديد رژيم غير قانونی هست، خودمان بايد از حق خودمان استفاده کرده و تايين سرنوشت را بدست خودمان بگيريم. یعنی انتخابات رياست جمهوری را به يک رفراندم تبديل کنيم. و هيچگونه باج نپذيريم. یعنی هرکی که نماينده شد، حتی اگر اين باج نامش شيرين عبادی باشد، نپذيريم. همه يکصدا رفتن پای صندوق را بمعنی آری به نظام، و نرفتن را بمعنی نه به نظام کنيم. و به جهانيان بفهمانيم که ما خواهان ديکتاتوری بنام عقايد مردم نيستيم.

حال دوستانی هستند که ميگويند خوب بعد چی؟ ما آمادگی نداريم! نميدانيم سپس چه کنيم! به انها ميگويم که در ايران انسان شريف به اندازه کافی هست که امور مملکت را بطور موقت به دست بگيرد تا يک رفراندم برای تايين نظام برپا شود و تا اين رفراندم برگذار نشود و خواست مردم ايران آشکار نشود، ما نميتوانيم و اجازه نداريم برای آینده مردم تصميم بگيريم بلکه اين خود مردم هستند که بايد تصميم بگيرند و تا نطام امروزه ايران بر تخت خلافت خود تکيه زده هست، خواست مردم نا آشکار خواهد ماند چونکه اجازه ندارند بخواهند، چونکه خواست وليه فقي خواست مردم بحساب مي آيد.

جمع شويم و با هم ارتباط برقرار کنيم. نشان دهيم بيخيال نسبت به سرنوشت خود و همديگر نيستيم که اعمال سياستمداران و حاکمين برخواسته از بيخيالی و بيتفاوتی ماست. اين ما هستيم که اين دنيا را ميسازيم ! تصميمات حاکمين و قانون گذاری آنها از اعتراض و اعتصاب و یا عدم اعتراض و اعتصاب ما بر ميخيزد. وقتی ما بطور قانع و در ملع عام اعتراض نکنيم، آنها هرکاری که دلشان ميخواهد خواهند کرد.

احزاب، سازمانها و اشخاص بياييد شعار های طرفداری از حزب، سازمان و شخص خود را بکنار بگذاريد وهمه با هم با شعار تحريم انتخابات و درخواست برگذاری رفراندم در تمام دنيا بخيابان برويم. نه برای تبليغ رهبری ديگر و نه برای حمايت از حزبی، سازمانی، شخصی و نظامی ديگر، بلکه برای براندازی ارتجاع روحانی نمايان.

آرمین گيله مرد
متولد رشت، ساکن برلين، مليت ايرانی
ديدگاه : جمهوری دمکراسی سکولار شفاف گام بعدی بسوی عدالت اجتماعی هست.
آگاهی تنها راه بسوی آزادی هست.
هر اتفاقی، جنايتی، جنگی، چپاولی، ظلمی که رخ ميدهد، ما مسئولش هستيم و بايد اين مسئوليت را بپذيريم تا جلويشان را بگيريم.
تغيير تنها راه بسوی تکامل هست.
واقعيت خيالی هست که ما تجسم ميکنيم.




بياييد برای برگذاری تظاهرات تحريم انتخابات با هم ياری کنيم. دوستان در برلين که موافق هستند، لطفا با من تماس بگيرند. اگر دوستانی هستند که دارند برای همچين تظاهراتی برنامه ريزی ميکنند به من خبر دهند تا به انها بپيوندم. تظاهراتی ضد نظام کنونی ايران که همه بتوانند در آن شرکت کنند. یعنی تظاهرات برای تبليغ نظام بعدی نباشد.

دوشنبه، دی ۲۲، ۱۳۸۲

با سلام ...

ردّ پول. قسمت دوم

وقتی ۱۹۹۹ Deutschen Bank گروه بانکی "Bankers Trust-A.B. Brown" را خريد و بزرگترين بانک اروپا شد، مهمترين خبر پخش نشد: که بانک A.B. Brown جزو ليست بيست تا از بانکهای آمريکايی که مظنون به تميز کردن پولهای سياهی که در معاملات قاچاق اسلحه و موادمخدر بدست آورده ميشود، ميباشد. و اينکه يکی از مشتريان اين بانک چند روز قبل از فاجعه بيست برابر حد متوسط put-option سفارش داد، ميتواند هم اتفاقی باشد. ازين اتفاق ها خلاصه زياد مي افتد. هروقت پول و قدرت و سرمایه داشته باشی، فقط اتفاق مي افتد. اما اگر نداشته باشی، مجرمی.

يک نکته ديگر که نشان ميدهد که رسيدگی به اين ماجرا ارزش خواهد داشت و خيلی از سوالها ميشود جواب داد، و همچنين امکانش هم هست که رسيدگی به اين ماجرا به بنبست برسد، اين هست که: مدير A.B. Brown و بعد از خريد اين بانک در سال ۱۹۹۷ توسط "Bankers-Trust" معاون مدير و مسئول ارتباط با "مشتری های خصوصی"Buzzy "" (۴) Krongard (۵) بود و از مارس ۲۰۰۱ مدير اجرايی (Executive Director) و شماره ۳ سازمان سيا هست. جالب، نه!!؟؟

گذارش روزنامه کرونيکل فقط مربوط به حجم معاملاتی put-option در بورس شيگاگو بود که در عرض چند روز باهاش ۱۲ تا ۱۵ مليون دلار سود کردند. در لندن، نيويورک، فرانکفورت و بورسهای بزرگ ديگر چه اتفاقاتی افتاد هنوز معلوم نيست. و مشخص هم نشده که چه کسی اين معامله رو انجام داده. خود بن لادن و اطرافيانش؟؟ يا ماموران سيا که تروريستان را تحت نظر داشتند؟؟؟ يا اينکه همانجوری که اطرافيان دولت آمريکا و شزکتهای مشترک المنافع دوست که سود کلانی ازين حمله تروريستی و حملات بعدی آمريکا با شرکتهای خود کردند، گذاشتند تا بقيه دولت که بانکدار باشند هم سود کنند!؟

با همه اينحال مهمترين سوال اين هست که چرا روزنامه ای در ۲۹ سپتامبر همچين گذارشی ميدهد اما ماموران رسمی رسيدگی به ماجرای خريد بيش از حد معمول تا ۳۰ سپتامبر نتوانست پيدا کنند کدام بانکها بنام کدام اشخاص اين خريدها را انجام داده اند؟؟؟ یعنی چه اتفاقی افتاد که اين رد گم شد!؟ آيا دستور از بالا آمد؟؟ اين تنها ردی نيست که مفقود شد و شايد بهمين خاطر هم هر هشت جعبه سياه های چهارتا هواپيما هم، که طاقت دوبرابر حرارت يک انفجار نفت سفيد را بدون آب و خراب شدن دارد، بنا به گفته ماموران دولتی هيچ اطلاعاتی نداشتند.

اما نام در ليست مسافران (۶)، و کلی معامای ديگر (۷) مدرک شدند.

مدارکی که برای شروع جنگی و عملياتهای پولی ديگر کافی بودند. Federal Reserve Bank، در دنيای دارايی معروف به "معبد (temple)" – آيا بخاطر يادبود شواليه های مقدس معبدی اين اسم گذاشته شده و يا بخاطر سخنان وحی مانند کشيش بزرگ بانک الن گرينسپان (Alan Greenspan) (۸) معلوم نيست -، از يازده سپتامبر شروع کرد روزانه يک مليارد دلار چاپ کردن و دلاری که خلاصه ارزش مصنوعی بالايی دارد، بی ارزش تر کردن (۹).

وقتی افتضاهات مهيجی که در سالن اصلی معبد اتفاق می افتد، نشر نميشود، جای تعجب نيست که معاملات کثيف و ملياردی که بر پشت صحنهء بانکها و سيستم مالی انجام ميشوند و با فاجعه يازده سپتامبر مربوط هستن هم ناديده گرفته ميشوند.

(۴)Buzz = نامشخص حرف زدن، شايعه

(۵) http://www.fromthewilderness.com/free/ww3/10_09_01_krongard.html

PROFITS OF DEATH -- INSIDER TRADING AND 9-11 by Tom Flocco - Edited by Michael C. Ruppert

Profits of Death (A Special FTW Series) Part II -- Trading with the Enemy by Tom Flocco - Edited by Michael C. Ruppert

(۶) http://www.eionews.addr.com/psyops/news/passenger_list_puzzle.htm

(۷) http://eionews.addr.com/psyops/news/wtc_unanswered_questions.htm

(۸) "اگر شما فهميديد من چه گفته ام، پس من به اندازه کافی واضح حرف نزده ام."

(۹) The Inflation Tsunami



مبنی بر مقالات ماتياس بروکرز

پنجشنبه، دی ۱۸، ۱۳۸۲

با سلام ...

چرا

ميخواستم قسمت دوم رد پول را بنویسم که ديدم از وبلاگی به اينجا آمده اند که نميشناسم و رفتم و سر زدم و خوندم:

به اين وبلاگ هم سری بزنيد - سوال : شما چرا از جمهوری اسلامی بدتون مياد؟؟ خوشم مياد مردونه به اين سوال جواب بديد

من هم زنانه جواب دادم:

اول اینکه سوال اینجوری بهتره: چرا با جمهوری اسلامی مخالفید؟

جواب مختصر: بدترین فرم حکومتی، حکومت دیکتاتوری دینی هست. بدترین نوع اقتصاد سرمایه داری بی بند و بار و بدون حد هست و این حکومت هر دو نوع را برای ايران اورد و هرکاری که این حاکمین انجام میدهند، فقط و فقط و فقط بنفع سرمایه جهانی و دیکتاتوری شرکتهای مشترک المنافع و جیب خودشان هست. به اسم خدا قتل میکنند، تجاوز میکنند، به سرقت میبرند، ......... . این نوع مزدوران و خائنین باعث اصلی استکبار و استعمار دنیای به اصتلاح آزاد و دمکرات غرب هستند. برای اینکه آمده اند تا مردم را به دامن استعمار آمریکا بی اندازند تا کاری کنند که اگر ایندفعه اجنبی به کشورمان با ارتشش آمد، ما بجای مبارزه برایشان دست بزنیم و ازشان تشکر کنیم. برای اینکه برده سازی مردم ایران به پیش ميبرند. برای اینکه از ما هم آدم بدون اخلاق و بیتفاوت ميسازند. برا اينکه ترقی انديشه و تغيير را تنها راه نجات ميدانم و اين حکومت جلوی هردو را ميگيرد.

اما چرا بدم میاد:
من دوست دارم درین مدت کوتاه زندگی انسان شوم و بمانم. بخاطر همین از همه حکومتهای گوسفند پرور بدم میاد
من زندگی را دوست دارم و دوست دارم که دیگران هم ان را گرامی بدارند. بخاطر همین از هر حکومت مرگ آور بدم میاد
من آسايش فکری و جنسی (منظور بدنی بود. بگذاريد به تند جواب دادن و فارسی بلد نبودن. کی دوست دارد که کتک بخورد؟ مگر مازوخيست ها و کی دوست دارد کتک بزند مگر ساديست باشد.) را دوست دارم. بخاطر همين از هر حکومت شکنجه گر بدم مياد
من راستی و آزادی را دوست دارم. بخاطر همین از هر حکومت رياکار و زورگو بدم مياد
من دوست دارم دوست بدارم. بخاطر همین از هرکی که مرا مجبور میکند او را بد بدارم، بدم مياد
من اتحاد و همبستگی را دوست دارم. بخاطر همين از هر حکومت تفرقه انگيز بدم مياد


مختصر تر: من عاشقم و از هر حکومتی که نفرت در دل مردم و انسان ميکارد، بدم مياد

و حال يک سوال از همه: من شما را دوست ميدارم. پس بمن بگوييد چطور ازين قم حوری بدم نياد؟

آرمين گيله مرد




يک سری به وبلاگ دوست عزيز رضا اقبال بزنيد و ان تصاوير بم را تا سر حد امکان، منتشر کنید ...
بخاطر همين هم ازين قم حوری بدم مياد ....

سه‌شنبه، دی ۱۶، ۱۳۸۲

با سلام ...

دسيسه ورلد ترد سنتر قسمت شانزدهم

ردّ پول. قسمت اول

در قرن ۱۲ ميلادی در اورشليم، هفت "شواليه فقير" فرقه ای از صليبيون نظامی بنام "صنف معبد (Temple order)" تاسيس کردند که اعضاشون معروف به معبدی (Templar) شدند. ظاهرا بخاطر، يا بهتر بگم به بهانهء دفاع و مواضبت از زارئين عيسوی که ميخواستند به "سرزمين مقدس" بيايند، اين سازمان را داير کرده بودند. در اصل اما اين شواليه های ديندار و زاهد بفکر کار کفر آميزی بودند: با کمک نوآوريهای دارائی مثل چک، تعويض و مبادله، قرض بدون بهره اما با گرو گذاشتن توانستند ممنوعيت بهره را که از زمان موسی، عيسی و محمد در اين اديان ومنطقه معتبر بود، بکنار بگذارند. "صنف معبد" با اينجور نيرنگهای تکسير پول در مدت کمی تبديل به يک مجتمع مشترک المنافع چند مللی شدند که در تمام اروپا و خاور ميانه نفوذ بسياری داشتند.

وال استريت (Wall Street) قرون وسطی در پاريس بود و مرکز بازرگانی جهانی شان (World Trade Center) در قصر صنفی شواليه های معبد بود و اين صنف با پيروان حسن صباح (۱) رابطهء خوبی داشت. تا اينکه بازجويی مقدس (تفتيش عقاید مذهبی از طرف کليسا holly inqiusition ۲) در سال ۱۳۰۷ به ماموريت يک شاه مقروض پيشمقدمان دارايی والا را نابود کردند. معبدی ها را متهم به کفر و تشريفات مذهبی سری و اسرار آميز کرده بودند. بخاطر شباهتی هم که حمله به برجهای دوقولوی مرکز بازرگانی جهانی توسط مفتش عقايد قرون وسطی ای (بن لادن) دارد، فقط معلوم نيست که ايندفعه از کی ماموريت دارد، بهتر است دنبال رد پول برويم ...

چرا کسی دنبال رد پول نرفت با اينکه حجم فروش put-option (يک نوع شرط بندی. بيش از معمول عده ای شرط بسته بودند که ارزش سهام شرکتهای هواپيمايی و بيمه ها پايين می آيد. و بعد از يازده سپتامبر هم همين اتفاق افتاد و عده ای يا گروهی کلی سود بردند.) در بورس زيادتر از معمول بود، در اين دنيای مال اندوزی و پولپرستی سوال بيخودی هست. در دنيايی که سود، حجم معاملات، تغيير و تبديل پول و مال مهمتر از هرچی شده است، در دنيايی که حجم معاملاتی موادمخدر ممنوع سالانه ۳۰۰ مليارد دلار هست و فعاليت های سودآور مهمتر از هر حق بشری و از هر رفتار اخلاقی هست، جای تعجب نيست که بانکها و غولهای اقتصادی و کارتلها هم ازين سود هنگفت سهمی ميخواهند. بخاطر همين هم انواع و اقسام بانکهايی موجود هست که کنترل نميشوند و پولهای قاچاق و غير قانونی را ميشورند و کشورکهايي که در آن پولداران ماليلت نميدهند، خواهند ماند و عمليات های دولت های غربی هم نه تنها نخواهند توانست "شبکهء ترور مالی" را تکان دهند بلکه به استحکامشان هم کمک خواهند کرد.

بهمين دلايل هم رسانه های مساوی شده هم اصلا دنبال رد پول را نگرفتند، حتی يک مقاله (۳) تکاندهنده San Francisco Chronicle در ۲۹ سپتامبر ۲۰۰۱ نتوانست گذارش يکنواخت و طوطی وارانهء رسانه های وابسته به سرمايه جهانی را تغيير دهد. حتی رسانه های آلمان هم جيکی نکردند. درين مقاله افشا ميشود که بانک "A.B.Brown" چند روز قبل از فاجعه يازده سپتامبر مقدار زيادی حق خريد سهام شرکت هواپيمايی "United Airlines" سفارش داد. و اينکه اين بانک مال آقايون شريف پولخانهء فرانکفورت با دو برج آيينه ای اش هست. مال بانک آلمان Deutschen Bank .

(۱) معروف به حشاشين بمعنی داروساز، که طبق معمول تاريخنويسان يونان ش به س تبديل و سرآخر در غرب به assassin بمعنی قاتل حرفه ای

(۲) کليسا و اشراف اروپا با کمک بازجويي مقدس در قرون وسطی به بقای قدرت و حاکميت خود اضافه کردند. آنها هرکی را که به بهانیه جلوی راه خود ميديدند بکمک بازجويي مقدس برميداشتند. و هرکی را هم که شک و ترديدی به قدرت و حاکميت اشراف و روحانيون که خود را منتخب و نمايندهء خدا ميخواندند، داشت به جرم کافر بودند، ميکشتند. معروفترين مثال گاليله هست که گفته بود زمين گرد هست و دور خورشيد ميچرخد و چونکه اين برخلاف ديد کليسا و "خدا" بود به دادگاه بازجويی مقدس کشيده شد. البته او توبه کرد و رها يافت اما بسياری زير شکنجه مردند و بسياری هم به خورد آتش داده شدند و بسياری ... تا اينکه بازجوی بزرگ عقايد در اواخر قدرتش پاپ هم بيشتر شده بود و خوب ديگه کلک اينها هم کنده شد.

(۳) http://www.sfgate.com/cgi-bin/article.cgi?file=/chronicle/archive/2001/09/29/MN186128.DTL

ادامه دارد ...

مبنی بر مقالات ماتياس بروکرز

آرمین گيله مرد



آخر پاييز 2003 در برلين
عکس شماره 1 ، عکس شماره 2 ، عکس شماره 3 ، عکس شماره 4