باز هم همکاری به بهانه "دفاع"!!!

تنها مانع جنگ افکار عمومی هستند. وقتی سعی و کوشش جلب رضایت افکار عمومی کافی نیست، نوکران همیشگی با کمک خشک‌اندیشان به یاری می‌شتابند. بعد از چندین ماه نشر کاریکاتور ناگهان شاهد تصاویر هولناکی در رسانه‌ها هستیم. افکاری که پیدا می‌شوند، می‌شود چنین خلاصه کرد:"اگر بخاطر چند کاریکاتور، اینها می‌خواهند بزنند و بکشند و به اتش بکشند، اگر دارای بمب اتم شوند، دیگر چه خواهند کرد!!؟"

این خشک‌اندیشان همه کار کردند که اکثریت دگر‌اندیش خود را جزو "ما"ی آنان نداند درحالیکه در غرب با تمامی مخالفت و ستیزی که مابین جناحهای مختلف و مخالف وجود دارد، بخاطر دفاع از دگراندیشی، اکثریت کثیری خود را جزو "ما"ی ایشان می‌داند.
درحالیکه نوکران دانسته و ندانستهء جبهه سرمایه سالاری در پناه البسه روحانیت و در سنگر مقدسات با کمک خشک اندیشان در تغییر افکار عمومی غرب به یاری اربابان و نوکران غربی سرمایه سالاری می‌شتبانند، سکوت اکثریت هم به معنی آری تلقی میشود!
درحالیکه در ظاره در جبهه مخالف قرار گرفته‌اند دست به دست هم داده تا در محکم کردن بندها و زنجیرها خواسته و نخواسته با اعمال و سکوت خود یاری کنیم!

نکته جالب اینجا بود وقتی اخبار آلمان نقشه شلوغی‌ها را نشان میداد، ایران و سوریه قرمز بودند!!
چرا این دولت‌ها همان روز اول یک اعتراض عمومی، با ابهت و ملایم که نشان دهد فقط بمب در افکارشان نیست، براه نینداختند!!! چرا بعد از چندین ماه وقتی غرب در کوشش راضی کردن افکار عمومی برای استفاده از خشونت هست، ناگهان به بهانه همیشگی و پوچ "توهین به مقدسات" (انکار و تمسخر "حقیقت" واقعی، نه ارزشش کم میکند و نه توان نابودیش دارد، مگر این "حقیقت" مانند خیلی از حقایق، دورغ و یا فقط وسیله‌ای برای کنترل ملت و ثبات قدرت باشد) چنان علم شنگه‌ای بپا می‌کنند که بهترین و قویترین تبلیغات و پروپاگاندا برای تغییر و یا حداقل ساکت کردن افکار مخالف جنگ می‌شود.
اگر "حماس‌ها"، "احمدی‌نژادها" و "صدام‌ها" وجود نداشتند، غرب می‌بایست آنها را اختراع می‌کرد.